شهر سیاهپوشان

نویسنده / نویسندگان :  دکتر جعفر سپهری
مترجم : 
کلید واژه :  شهر سیاهپوشان ـ مردی غریبه ـ سیاه رنگ ـ فرمانده ـ نظامی گنجوی ـ حکیم ـ سینما ـ هالیوودی ـ علمی و تخیلی
چکیده :  مردی غریبه با لباس فرم سیاه‌رنگی وارد یک پایگاه می‌شود. فرمانده پایگاه از او بازجویی کرده درباره لباس فرمش می‌پرسد. غریبه از پایگاه فضایی که در آن کار می‌کند، سخن می‌گوید.
منابع : 

مردی غریبه با لباس فرم سیاه‌رنگی وارد یک پایگاه می‌شود. فرمانده پایگاه از او بازجویی کرده درباره لباس فرمش می‌پرسد. غریبه از پایگاه فضایی که در آن کار می‌کند، سخن می‌گوید. فرمانده با لباس مبدل (و احتمالا با جعل هویت آن غریبه) به جست‌وجوی پایگاه ناشناخته می‌رود. پس از مدت‌ها آن را یافته و پنهانی وارد محدوده مسکونی پایگاه می‌شود. با یکی از ساکنان آنجا طرح دوستی ‌ریخته و پس از جلب اعتمادش از او می‌خواهد او را به درون محوطه محرمانه پرواز پایگاه ببرد. دوست فرمانده او را از راهی مخفی به درون محوطه پرتاب موشک می‌برد. لباس فضایی را تنش کرده و کلاه فضانوردی را بر سرش می‌گذارد. سپس فرمانده را درون صندلی موشک نشانده کمربند ایمنی را می‌بندد. اهرم را می‌کشد. موشک با غرش کر‌کننده به پرواز درآمده او را به مدار زمین می‌برد، جایی که یک سفینه فضایی کوه‌پیکر آماده حرکت است. فرمانده از یک دالان لوله مانند وارد سفینه فضایی می‌شود. از آنجایی‌که این نخستین پرواز فضایی اوست، از آن شگفت‌زده می‌شود. پس از طی یک سفر فضایی به سیاره دیگری می‌رسند. 

 

ادامه مطلب ...