نویسنده / نویسندگان : |
ضیابری
|
مترجم : |
|
کلید واژه : |
دانشمندان ـ اختراع دستگاه میزر ـ چارلز تاونز ـ گرین ویل ـ
|
چکیده : |
گفتوگو
با یک دانشمند 99 ساله که از نامهای بزرگ و ماندگار علم فیزیک به شمار
میرود و تا اواسط سال گذشته میلادی نیز در دفتر کار خود در دانشگاه
کالیفرنیا، برکلی به تحقیق و پژوهش مشغول بود، ظرافتها و دشواریهای خاصی
دارد.
|
منابع : |
|
گفتوگو با یک دانشمند 99 ساله که
از نامهای بزرگ و ماندگار علم فیزیک به شمار میرود و تا اواسط سال گذشته
میلادی نیز در دفتر کار خود در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی به تحقیق و پژوهش
مشغول بود، ظرافتها و دشواریهای خاصی دارد. چارلز هارد تاونز1 دانشمندی
است که به دلیل اختراع دستگاه میزر2 جایزه نوبل فیزیک سال 1964 میلادی را
به طور مشترک با دو دانشمند اهل روسیه دریافت کرد و حداقل تا جایی که من
میدانم، زمانی که 96 ساله بود، همچنان بر سر کلاسهای درس حاضر میشد و به
دانشجویان دکتری تدریس میکرد. از جمله دانشجویان برجسته او که برای ما
ایرانیان نامی آشناست، دکتر علی جوان، استاد دانشگاه ام.آی.تی آمریکاست.
اختراع تاریخساز پروفسور تاونز، میزر یا دستگاه "تقویت مایکروویو به وسیله
گسیل اشعه تحریکشده" است. چارلز تاونز به نوعی صاحب اختراع لیزر نیز
نامیده میشود چرا که نوسانگرهای منسجم نوری وقتی برای اولین بار به وجود
آمدند، میزر نوری نامیده شدند اما بعدها از آنها به عنوان لیزر یاد شد. از
همین رو سایت دانشگاه کالیفرنیا در برکلی در اعلام خبر برگزاری جشن 99
سالگی پروفسور تاونز، از وی به عنوان مخترع لیزر نام برد، در حالی که
تئودور میمن3، فیزیکدان اهل لس آنجلس، نخستین دانشمندی بود که توانست یک
دستگاه لیزر را به کار بیندازد. اختلاف بر سر اینکه افتخار و اعتبار اختراع
لیزر باید نصیب کدام دانشمند شود، بیش از سه دهه به طول انجامید و به
Patent War (جنگ حق ثبت اختراع) معروف شد.
چارلز تاونز در 28 جولای 1915 متولد شد و اکنون 99 ساله است. او یکی از
نخستین برندگان در قید حیات جایزه نوبل فیزیک به شمار میرود. این دانشمند
آمریکایی در گرینویل4 در کالیفرنیای جنوبی متولد شد. پدر چارلز یک وکیل
بود. او مدرک کارشناسی خود در رشته فیزیک و همینطور یک کارشناسی دیگر در
رشته زبانهای مدرن را از دانشگاه فورمان در شهر محل تولدش دریافت کرد و در
19 سالگی با کسب عالیترین نمرات فارغالتحصیل شد. در دوران دانشجوییاش،
یکی از برپاکنندگان نمایشگاههای علمی با موضوع طبیعت در موزه دانشگاهشان
بود. در تیم شنا، روزنامه دانشجویی و تیم فوتبال دانشگاه نیز عضویت داشت.
دانشگاه فورمان یک کالج خصوصی در شمال گرینویل است که در سال 1826 تاسیس
شد و در حال حاضر حدود 2 هزار و 800 دانشجو در مقاطع کارشناسی و تحصیلات
تکمیلی دارد. این دانشگاه در ابتدا به طور انحصاری علوم دینی را آموزش
میداد، و شاید یکی از عواملی که باعث شد پروفسور تاونز برای تحصیلات
آکادمیک خود به این دانشگاه برود، صبغه مذهبی آن است، چرا که او در یک
خانواده مذهبی پرورش یافته بود و در جوانی نیز به عضویت کلیسای پروتستان5
درآمد. پروفسور تاونز معتقد است دانشمندانی که وجود خداوند و خالق آگاه
جهان هستی را انکار میکنند، انسانهایی کوتهفکر هستند که زیباییهای جهان
را درک نمیکنند. این باور از عقاید مذهبی عمیق او ناشی میشود که برای یک
دانشمند در تراز او، شاید نادر باشد.
در سال 1936، با مدرک کارشناسی ارشد در رشته فیزیک از دانشگاه دوک
فارغالتحصیل شد و برای تحصیل در دوره دکتری، به دانشگاه ام.آی.تی رفت و
تز دکتری خود را با موضوع جداسازی ایزوتوپها و و چرخشهای هستهای نوشت.
او در سال 1948 و تنها زمانی که 33 سال داشت، به عضویت هیات علمیدانشگاه
کلمبیا درآمد و پژوهش در زمینه فیزیک امواج کوتاه را ادامه داد. دانشگاه
کلمبیا دهمین دانشگاه بزرگ ایالات متحده است و به گواه رتبهبندی موسسه
تایمز هایر اجوکیشن6 انگلیس، عنوان چهاردهمین دانشگاه برتر دنیا در سال
2014 را دارد و عضویت در هیات علمیآن، خیلی ساده نیست! برخی از دانشکدهها
و مدرسههای وابسته به دانشگاه کلمبیا، در سراسر جهان بیرقیب هستند، از
جمله مدرسه روزنامهنگاری این دانشگاه. در همین زمان بود که پروفسور تاونز
ایده ساخت دستگاهی برای تولید و تقویت امواج الکترومغناطیس را ارایه کرد.
این ایده در سال 1953 منجر به ساخت دستگاهی به نام میزر شد که تاونز به
همراه دو دانشجوی دکتری خود جیمز پی. گوردون7 و اچ. جی. زایگر8 آن را
اختراع کردند. ایزیدور آیزاک ربی9 دانشمند لهستانیـآمریکایی و پولیکارپ
کوش10 فیزیکدان آلمانی ـ آمریکایی زمانی که تاونز مشغول کار بر روی ساخت
دستگاه میزر بود، از او خواسته بودند تا تحقیقاتش را متوقف کند، چرا که
معتقد بودند نتیجه نمیدهد و عملاً ممکن نیست!
پروفسور چارلزهارد تاونز از جمله معدود برندگان جوایز نوبل در دهه 60 است
که همچنان در قید حیات هستند و "دانشمند" این فرصت را داشت که مدتی پیش با
او گفتوگویی اختصاصی انجام دهد. پاسخهای پروفسور تاونز به سوالات ما
بسیار کوتاه هستند، و علت آن هم قابل درک است. در این سن و سال، کمتر محقق و
دانشمندی این توان را دارد که در عرض یک و نیم الی دو ساعت، به حدود 18
سوال پاسخهای مفصل و کامل بدهد. ما فرصت مصاحبه با پروفسور چارلز تاونز را
غنیمت شمردیم و هرچه سوال از او داشتیم، پرسیدیم. حاصل این گفتوگوی
اختصاصی را میتوانید در ادامه بخوانید.
شما اکنون 99 سال دارید و بسیاری از افراد در این سن ترجیح میدهند زندگی
خود را در سکوت، آرامش و تفریح بگذرانند. چه چیزی باعث شده که شما تا حدی
وابسته و مجذوب علم فیزیک باشید که همچنان با میل و اشتیاق انجام تحقیقات
علمیو آموزش به دانشجویان علاقهمند را دنبال میکنید؟
علم یک تفریح جالب است. و ما حتی وقتی پیر میشویم، هنوز هم از انجام برخی
کارها لذت میبریم به خصوص سرگرم شدن با یک تفریح خاص. یک نمونه دیگر،
موسیقی است. بسیاری از موسیقیدانان پس از اینکه دوران حرفهای کارشان به
پایان میرسد، همچنان به ساختن آثار موسیقی ادامه میدهند، چون لذتبخش
است.
من با دانشمندان برجسته زیادی مصاحبه کردهام که قاطعانه تفکر طراحی
هوشمند را رد میکنند و نمیپذیرند که خالق قدرتمندی جهان هستی را آفریده
است. چرا برخی از دانشمندان سرسختانه بر این دیدگاه اصرار میکنند که
خداوند وجود ندارد و ما میتوانیم هر حقیقت علمیرا با دایره محدود دانش و
فهم انسانی خود توضیح دهیم؟
دانشمندانی که اصرار میکنند خداوند وجود ندارد، به نظر من تا حدودی
کوتهفکر هستند و شاید طبیعت خارقالعاده و زیبایی جهان ما را نیز درک
نمیکنند. من هم با شما موافقم که اعتقاد نداشتن به وجود خداوند، زندگی را
بیمعنا میکند. دین به زندگی انسانها معنا و هدف میدهد که هر دوی آنها
مهم هستند.
شما پس از دریافت مدرک کارشناسی خود در رشته فیزیک، آغاز به تحصیل در
رشته زبانهای مدرن کردید. اساسا چه ارتباطی بین فیزیک و زبانهای مدرن وجود
دارد؟ آیا از زمان کودکی به علوم انسانی علاقه داشتید؟ چه چیزی شما را به
فیزیک علاقهمند کرد؟
موضوعات جذاب زیادی وجود دارند که من دوست دارم یاد بگیرم که علم و زبان
نیز جزء آنها هستند. من دو مدرک کارشناسی گرفتم چون مدرک اول را وقتی بسیار
جوان بودم دریافت کردم و والدینم نمیخواستند که من به این زودی خانه را
ترک کنم و وارد دوره تحصیلات تکمیلی شوم.
لطفا کمیدرباره تحقیقات خود در دانشگاه کلمبیا توضیح دهید. من در
زندگینامه شما خواندم که یکی از زمینههای تحقیقاتی اصلی شما فیزیک
ریزموج11 ، به خصوص برهمکنش ریزموجها و مولکولها است.
من طیفهای مولکولی را به دقت اندازهگیری کردم و از این طریق چیزهای
بیشتری درباره ساختار مولکولها و چرخشها و اشکال هستههای اتمی در
مولکولها آموختم. این کار همچنین منجر به تولید دقیقترین زمانسنج در آن
زمان شد که برای من بسیار با ارزش و رضایتبخش بود.
برای من بسیار جالب بود که استاد لئونارد شاولو12 که جایزه نوبل فیزیک در
سال 1981 را دریافت کرد، همسر خواهر شما بوده است. لطفاً درباره
همکاریتان با یکدیگر، به خصوص بر روی میزِرها (دستگاه تقویت کننده امواج
مایکروویو) که نشان دادید میتواند در ناحیه فروسرخ فعالیت کند، برای ما
بگویید.
شاولو وقتی با من کار میکرد، دانشجوی فوق دکترا بود؛ من او را به خواهر
کوچکترم معرفی کردم و خوشحالم که آنها با یکدیگر ازدواج کردند. اما ما دوست
داشتیم با هم کار تحقیقاتی انجام بدهیم. پس از اینکه شاولو در موسسه
آزمایشگاههای تلفن بل مشغول به کار شد، من با او درباره کمک به عمل کردن
نوسانهای میزِر در طول موجهای فروسرخ و نوری صحبت کردم. او پیشنهاد کرد
که در این کار مبتکرانه و بدیع به من کمک کند و من هم خوشحال شدم که او
دوست دارد در این تحقیق با من همکاری داشته باشد. او بعضی از ایدههای مهم
مورد نیاز برای این کار را ارائه داد و در نتیجه به کمک همدیگر لیزر را
اختراع کردیم.
شما و دستیارانتان اولین کسانی بودید که مولکولهای مرکب در فضای بین
ستارگان را کشف کردید و جرم سیاهچاله در مرکز کهکشان ما را اندازه گرفتید.
ممکن است توضیحات بیشتری درباره این اکتشاف و اهمیت آن بدهید؟
من همیشه به دنبال چیزهای نو هستم. بنابراین، پس از اینکه تصمیم گرفتم در
رشته ستارهشناسی تحقیق کنم، به دنبال مولکولهایی در فضا گشتم که بیشتر
ستارهشناسان فکر میکنند نمیتوانند در فضا باشند اما در واقع وجود دارند.
من همچنین میخواستم محاسباتی را انجام دهم تا مطمئن شوم در مرکز کهکشان
ما یک سیاهچاله وجود دارد یا شاید هم وجود ندارد. در نتیجه، این محاسبات
اثبات کردند که در مرکز کهکشان یک سیاهچاله وجود دارد. ما جرم آن را نیز
اندازه گرفتیم.
من مطمئنم که ارتقا به درجه استادی یکی از بهترین خاطراتی است که هر محقق
و پژوهشگری میتواند در طول زندگی آکادمیک خود داشته باشد. لطفا برای ما
درباره تجربه برگزیده شدن به مقام استادی بگویید. البته شما میتوانستید
زمانی که استادیار و پس از آن دانشیار بودید، به دانشجویان زیادی آموزش و
تعلیم بدهید؛ با این حال، درجه استاد تمامی مقام ویژهای است. آیا درست
میگویم؟
من میخواستم در دانشگاه تدریس کنم و تحقیق انجام بدهم؛ بنابراین وقتی یک
موقعیت رضایتبخش در یک دانشگاه به من پیشنهاد شد، آن را پذیرفتم. من به
مقام دانشیاری و عضویت هیئت علمیمنصوب شده بودم و در نتیجه نمیتوانستند
مرا اخراج کنند!
شما در دانشگاه ام.آی.تی (موسسه فناوری ماساچوست) که بیشک یکی از
معتبرترین و برجستهترین مراکز آموزشی جهان به خصوص در علوم پایه است،
تجربههای بسیار ارزشمندی داشتید. برای ما درباره تجربهها و فعالیتهای
تحقیقاتی خود در ام.آی.تی بیشتر بگویید. محیط علمی ام.آی.تی با
دانشگاههای دیگری که تا کنون در آنها فعالیت کردهاید، چه تفاوتی داشت؟
من در ام.آی.تی فعالیتهای علمی و تلاشهای بسیاری انجام دادم. این موسسه
در آن زمان دامنه فعالیت خود را گسترش داده و به یک دانشگاه برجسته تبدیل
شده بود، و زنان را نیز تشویق میکرد که به آنجا بیایند. در نتیجه ام.آی.تی
پوشش موضوعات مختلف به خصوص در رشتههای انسانی را گستردهتر کرده بود.
شما تجربه تدریس در دانشگاههای کشورهای مختلف از جمله فرانسه، ژاپن،
هند، آلمان، ایتالیا و کشورهای دیگر را دارید. آیا هیچ تفاوت قابل توجهی
بین دانشگاههای آمریکا و دانشگاههای دیگر دنیا میبینید؟ به نظر من میزان
سرمایهگذاری و کیفیت زیرساخت علمیبه بهترین شکل خود در دانشگاههای
ایالات متحده وجود دارد و دانشگاههای دیگر جهان باید تلاش زیادی بکنند تا
به آن نقطه برسند. اینطور نیست؟
اغلب دانشگاههای سراسر جهان عمدتاً شبیه یکدیگر هستند و بخشی از آن به این
دلیل است که دانشگاهها معمولاً با یکدیگر در ارتباط هستند و با هم رقابت
میکنند.
لطفا کمیدرباره نقش خود در کمیته مشاوره علمیرئیسجمهور ایالات متحده
بگویید. شما به عنوان عضو و معاون آن کمیته چه فعالیتهایی انجام میدادید؟
کمیته مشاوره علمی رئیسجمهور بیشتر توجه خود را به این مسئله معطوف
میکرد که چه علمی باید مورد حمایت ویژه قرار بگیرد و چطور این کار انجام
شود. همچنین به مسائل مهم فنی و نظامیتوجه میکرد.
تا جایی که من متوجه شدهام، مردم ایران با مِیزِر که شما به عنوان مخترع
آن شناخته شدهاید، کمتر آشنا هستند. لطفاً درباره عملکرد، کاربرد و طرز
کار آن برای ما توضیح بدهید.
میزر از اتمها یا مولکولها برای تقویت ریزموجها استفاده میکند. این
وسیله میتواند اندازهگیریهای بسیار دقیقی از طیفها ارایه کند، مانند
برخی از دقیقترین زمانسنجهای جهان عمل کند و محاسبات بسیار دقیقی از
فواصل به ما بدهد. البته لیزر هم شبیه همین وسیله است اما فقط در طول
موجهای کوتاهتری نسبت به میزر عمل میکند و هدف اولیه من ابداع لیزر بود
که از طریق آن ایده ساخت یک سیستم برای ریزموجها (مایکروویوها) یا همان
میزر را برای اولین بار آزمایش کردم؛ چون این راه آسانترین روش برای شروع
کار به نظر میرسید.
شما پژوهشگر اصلی در پروژه ساخت تداخلسنج فضایی فروسرخ13 به عنوان اولین
تداخلسنج نجومیکه در ناحیه میانه مادون قرمز عمل میکند، بودید.
میتوانید بیشتر درباره جزئیات این دستاورد توضیح دهید؟ از تداخلسنج فضایی
در چه مواردی استفاده میشود؟
تداخلسنج فضایی اندازه چیزها را با دقت بسیار زیاد محاسبه میکند. هدف من
از ساخت تداخلسنج فروسرخ، دستیابی به محاسبات بسیار دقیق اندازه و شکل
ستارهها است که موفق به انجام این کار شدم.
شما پژوهشهایی در ستارهشناسی و اخترفیزیک نیز انجام دادهاید؛ بنابراین
تصویر واضحی از ساختار جهان ما و دنیایی که در آن زندگی میکنیم، در ذهن
دارید. دریافت شما از نظم زمین و ساختار ظریف آن چیست؟
زمین یک سیاره بسیار غیرمعمول است که خوشبختانه برای ما ویژگیهای لازم و
مناسب برای زندگی بشری را دارد. از این نظر، سیاره بسیار عجیبی است. ما هیچ
سیاره دیگری را با این ویژگیها نمیشناسیم، هرچند ممکن است در فاصلههای
بسیار دور چنین سیارهای وجود داشته باشد.
دلپذیرترین و لذتبخشترین افتخاری که در زندگیتان بدست آوردهاید،
چیست؟ آیا وقتی جوانتر بودید، هرگز به برنده شدن جایزه نوبل فکر میکردید
یا آرزوی دریافت آن را در سر میپروراندید؟
من به جایزه نوبل بیشتر از هر جایزه دیگری افتخار میکنم، گرچه جوایز زیاد
دیگـری نیـز دریافت کردهام. من هرگز برنامـهای بـرای بـه دست آوردن جایزه
نوبل نداشتم چـون ایـن کار به نوعی خودمحوری و کمی احمقانه است.
زندگی یک برنده جایزه نوبل چه تفاوتی با دانشمندان دیگر دارد؟ دریافت
جایزه نوبل چگونه زندگی شما را تغییـر داد؟ آیا هنوز هم پس از گذشت حدود
چهار دهه از برنده شدن جایزه نوبل، تاثیر آن را احساس میکنید؟
دریافت جایزه نوبل، افراد را شناختهشدهتر میکند و تقاضاها برای شرکت در
برنامههای مختلف و ارائه سخنرانی را بسیار افزایش میدهد.
برای من جالب بود که هموطن ما دکتر علی جوان، یکی از دانشجویان دکترای
شما بوده است. نظر شما درباره او چیست؟ او توسط مجله دیلی تلگراف در بین
100 نابغه زنده جهان، به عنوان نفر دوازدهم معرفی شده است. آیا شما او را
یک نابغه واقعی دیدید؟
بله، من فکر میکنم دکتر علی جوان را میتوان یک "نابغه" دانست. او کارهای بسیار خوبی انجام داده و اکتشافات مهمیداشته است.
به عنوان سوال پایانیام، میخواهم از شما درخواست کنم پیام ویژهای به
جوانان ایرانی که این گفـتوگـو را میخوانند، بدهیـد؛ جوانـانی که
مشتـاقـانه به علم علاقهمنــد هستند و دوسـت دارنـد راه افراد برجستهای
مثل شما را ادامه دهند.
من توصیه میکنم جوانها برای انجام کاری که از نظر خودشان جالب و مهم است
برنامهریزی کنند. آنها با این کار از زندگی بیشتر لذت میبرند و موفق
خواهند شد.
اختراع لیزر
گوردون گولد14 یک فیزیکدان آمریکایی است که برخی او را مخترع لیزر
میدانند، حال آن که برخی دیگر این اختراع را به تئودور میمن نسبت میدهند و
برخی هم معتقدند میزر که چند سال قبل از لیزر توسط چارلز تاونز اختراع شد،
زمینه به وجود آمدن لیزر را فراهم کرد و در نتیجه اعتبار هر دو دستاورد
علمی تاریخساز را باید به چارلز تاونز نسبت داد. البته واقعیتی که شکی در
مورد آن وجود ندارد این است که تئوری ساخت لیزر متعلق به چارلز تاونز و
لئونارد شاولو است. اما اینکه چه کسی برای نخستین بار توانست از لیزر در
محیط آزمایشگاهی استفاده کند، موضوعی است که در مورد آن برخی تردیدها به
وجود آمده است.
گولد به مدت 30 سال با اداره حق ثبت اختراع و نامهای تجاری ایالات متحده
جنگید تا سرانجام پتنت یا حق ثبت اختراع لیزر را به دست آورد، با این حال
در مجامع علمی جهان، بیشتر او را به واسطه دیدگاههای سیاسی کمونیستیاش
میشناسند و در این مورد که او برای نخستین بار لیزر را در یک عملیات
آزمایشگاهی به کار برد، اتفاق نظری وجود ندارد. گولد در سپتامبر 2005 و در
سن 85 سالگی درگذشت.
او در سال 1949 وارد دانشگاه کلمبیا شد تا پس از طی دوره فوق لیسانس خود در
دانشگاه یل، به تحصیل در رشته طیفنگاری ریزموجها و طیفنگاری نوری
بپردازد.
استاد راهنمای دوره دکتری گولد پروفسور پولیکارپ کوش بود که به او کمک کرد
تا تحقیقاتی در زمینه پمپ نوری15 انجام دهد. گولد پیشنهاد کرد که میتوان
با کمک پمپ نوری، میزر را به جنبش وادار کرد. او این ایده را با چارلز
تاونز در میان گذاشت و او هم پذیرفت که در این زمینه گولد را راهنمایی و در
دریافت حق ثبت اختراع، به او کمک کند.
تا سال 1957، بسیاری از دانشمندان از جمله چارلز تاونز در تلاش بودند تا
راههایی برای تقویت نور مرئی همانند کاری که میزر برای امواج
رادیومغناطیسی انجام میدهد، بیابند. در نوامبر آن سال، گولد دریافت که
میشود یک کاواک اپتیکی16 با استفاده از دو آینه در قالب یک تداخلسنج
فابری-پرو17 ساخت. گولد همچنین پیشنهاد داد که میشود با اصطکاکهایی در
سطح اتمها، پمپ نوری ایجاد کرد، و کاربردهای بالقوه چنین دستگاهی را نیز
برشمرد. او در یک دستنوشته آزمایشگاهی، تحلیلهای خود را ثبت کرد و
کاربردهای چنین دستگاهی را برشمرد و این عنوان را برای نوشته خود برگزید:
"برخی محاسبات تقریبی در مورد قابلیت ساخت تقویت نور به روش گسیل القایی
تابش18. "در نتیجه عبارت لیزر به شکل مدرن و امروزی نخستین بار توسط گولد و
آن هم در دستنوشته آزمایشگاهیاش مورد استفاده قرار گرفت.
آرتور شاولو و چارلز تاونز به صورت مستقل، اهمیت کاواک اپتیکی فابری-پرو را
سه ماه بعد کشف کردند و دستگاهی که حاصل تحقیقاتشان بود را یک میزر نوری
خواندند. نامیکه گولد برای این دستگاه انتخاب کرده بود، یعنی لیزر، برای
اولین بار در یک همایش علمی در سال 1959 مطرح شد و علیرغم مخالفت تاونز،
شاولو و همکارانشان، این نام برگزیده شد، در حالی که آنها از تحقیقات گولد
باخبر نبودند و اعتبار اختراع لیزر را متعلق به خود میدانستند. گولد بسیار
مشتاق بود که حق ثبت اختراع برای لیزر را کسب کند، و به همین دلیل تحصیلات
دکتری خود در دانشگاه کلمبیا را نیمهتمام گذاشت و به یک شرکت تحقیقاتی
خصوصی با عنوان "گروه تحقیقات فنی" پیوست و مسئولان این شرکت را متقاعد کرد
که از طرح پژوهشی او حمایت کنند. گولد نتوانست تاییدیههای ایالات متحده
برای کار کردن روی این پروژه را به دست آورد، علیرغم اینکه گروه تحقیقات
فنی منابع مالی برای اجرای پروژه او را فراهم کرد. در نتیجه این تئودور
میمن بود که توانست در آزمایشگاههای تحقیقاتی هیوز و در یک رقابت نزدیک با
گروه تحقیقات فنی، نخستین دستگاه عملکننده لیزر را بسازد.
با این حال، اگر بخواهیم مخترعان اصلی لیزر را معرفی کنیم، آنان چارلز
تاونز و برنارد شاولو هستند و میمن و گولد تنها این فرصت را داشتند که ایده
اولیه تاونز و شاولو را عملیاتی کنند. با این حال کتابهایی در ایالات
متحده به چاپ رسیدند که در آنها هیچ اشارهای به نقش تاونز و شاولو در
اختراع لیزر نشده و شاید هم این کتابها بیشتر جنبه تبلیغاتی داشتهاند.
شما اکنون 99 سال دارید و بسیاری از افراد در این سن ترجیح میدهند زندگی
خود را در سکوت، آرامش و تفریح بگذرانند. چه چیزی باعث شده که شما تا حدی
وابسته و مجذوب علم فیزیک باشید که همچنان با میل و اشتیاق انجام تحقیقات
علمیو آموزش به دانشجویان علاقهمند را دنبال میکنید؟
علم یک تفریح جالب است. و ما حتی وقتی پیر میشویم، هنوز هم از انجام برخی
کارها لذت میبریم به خصوص سرگرم شدن با یک تفریح خاص. یک نمونه دیگر،
موسیقی است. بسیاری از موسیقیدانان پس از اینکه دوران حرفهای کارشان به
پایان میرسد، همچنان به ساختن آثار موسیقی ادامه میدهند، چون لذتبخش
است.
من با دانشمندان برجسته زیادی مصاحبه کردهام که قاطعانه تفکر طراحی
هوشمند را رد میکنند و نمیپذیرند که خالق قدرتمندی جهان هستی را آفریده
است. چرا برخی از دانشمندان سرسختانه بر این دیدگاه اصرار میکنند که
خداوند وجود ندارد و ما میتوانیم هر حقیقت علمیرا با دایره محدود دانش و
فهم انسانی خود توضیح دهیم؟
دانشمندانی که اصرار میکنند خداوند وجود ندارد، به نظر من تا حدودی
کوتهفکر هستند و شاید طبیعت خارقالعاده و زیبایی جهان ما را نیز درک
نمیکنند. من هم با شما موافقم که اعتقاد نداشتن به وجود خداوند، زندگی را
بیمعنا میکند. دین به زندگی انسانها معنا و هدف میدهد که هر دوی آنها
مهم هستند.
شما پس از دریافت مدرک کارشناسی خود در رشته فیزیک، آغاز به تحصیل در
رشته زبانهای مدرن کردید. اساسا چه ارتباطی بین فیزیک و زبانهای مدرن وجود
دارد؟ آیا از زمان کودکی به علوم انسانی علاقه داشتید؟ چه چیزی شما را به
فیزیک علاقهمند کرد؟
موضوعات جذاب زیادی وجود دارند که من دوست دارم یاد بگیرم که علم و زبان
نیز جزء آنها هستند. من دو مدرک کارشناسی گرفتم چون مدرک اول را وقتی بسیار
جوان بودم دریافت کردم و والدینم نمیخواستند که من به این زودی خانه را
ترک کنم و وارد دوره تحصیلات تکمیلی شوم.
لطفا کمیدرباره تحقیقات خود در دانشگاه کلمبیا توضیح دهید. من در
زندگینامه شما خواندم که یکی از زمینههای تحقیقاتی اصلی شما فیزیک
ریزموج11 ، به خصوص برهمکنش ریزموجها و مولکولها است.
من طیفهای مولکولی را به دقت اندازهگیری کردم و از این طریق چیزهای
بیشتری درباره ساختار مولکولها و چرخشها و اشکال هستههای اتمی در
مولکولها آموختم. این کار همچنین منجر به تولید دقیقترین زمانسنج در آن
زمان شد که برای من بسیار با ارزش و رضایتبخش بود.
برای من بسیار جالب بود که استاد لئونارد شاولو12 که جایزه نوبل فیزیک در
سال 1981 را دریافت کرد، همسر خواهر شما بوده است. لطفاً درباره
همکاریتان با یکدیگر، به خصوص بر روی میزِرها (دستگاه تقویت کننده امواج
مایکروویو) که نشان دادید میتواند در ناحیه فروسرخ فعالیت کند، برای ما
بگویید.
شاولو وقتی با من کار میکرد، دانشجوی فوق دکترا بود؛ من او را به خواهر
کوچکترم معرفی کردم و خوشحالم که آنها با یکدیگر ازدواج کردند. اما ما دوست
داشتیم با هم کار تحقیقاتی انجام بدهیم. پس از اینکه شاولو در موسسه
آزمایشگاههای تلفن بل مشغول به کار شد، من با او درباره کمک به عمل کردن
نوسانهای میزِر در طول موجهای فروسرخ و نوری صحبت کردم. او پیشنهاد کرد
که در این کار مبتکرانه و بدیع به من کمک کند و من هم خوشحال شدم که او
دوست دارد در این تحقیق با من همکاری داشته باشد. او بعضی از ایدههای مهم
مورد نیاز برای این کار را ارائه داد و در نتیجه به کمک همدیگر لیزر را
اختراع کردیم.
شما و دستیارانتان اولین کسانی بودید که مولکولهای مرکب در فضای بین
ستارگان را کشف کردید و جرم سیاهچاله در مرکز کهکشان ما را اندازه گرفتید.
ممکن است توضیحات بیشتری درباره این اکتشاف و اهمیت آن بدهید؟
من همیشه به دنبال چیزهای نو هستم. بنابراین، پس از اینکه تصمیم گرفتم در
رشته ستارهشناسی تحقیق کنم، به دنبال مولکولهایی در فضا گشتم که بیشتر
ستارهشناسان فکر میکنند نمیتوانند در فضا باشند اما در واقع وجود دارند.
من همچنین میخواستم محاسباتی را انجام دهم تا مطمئن شوم در مرکز کهکشان
ما یک سیاهچاله وجود دارد یا شاید هم وجود ندارد. در نتیجه، این محاسبات
اثبات کردند که در مرکز کهکشان یک سیاهچاله وجود دارد. ما جرم آن را نیز
اندازه گرفتیم.
من مطمئنم که ارتقا به درجه استادی یکی از بهترین خاطراتی است که هر محقق
و پژوهشگری میتواند در طول زندگی آکادمیک خود داشته باشد. لطفا برای ما
درباره تجربه برگزیده شدن به مقام استادی بگویید. البته شما میتوانستید
زمانی که استادیار و پس از آن دانشیار بودید، به دانشجویان زیادی آموزش و
تعلیم بدهید؛ با این حال، درجه استاد تمامی مقام ویژهای است. آیا درست
میگویم؟
من میخواستم در دانشگاه تدریس کنم و تحقیق انجام بدهم؛ بنابراین وقتی یک
موقعیت رضایتبخش در یک دانشگاه به من پیشنهاد شد، آن را پذیرفتم. من به
مقام دانشیاری و عضویت هیئت علمیمنصوب شده بودم و در نتیجه نمیتوانستند
مرا اخراج کنند!
شما در دانشگاه ام.آی.تی (موسسه فناوری ماساچوست) که بیشک یکی از
معتبرترین و برجستهترین مراکز آموزشی جهان به خصوص در علوم پایه است،
تجربههای بسیار ارزشمندی داشتید. برای ما درباره تجربهها و فعالیتهای
تحقیقاتی خود در ام.آی.تی بیشتر بگویید. محیط علمی ام.آی.تی با
دانشگاههای دیگری که تا کنون در آنها فعالیت کردهاید، چه تفاوتی داشت؟
من در ام.آی.تی فعالیتهای علمی و تلاشهای بسیاری انجام دادم. این موسسه
در آن زمان دامنه فعالیت خود را گسترش داده و به یک دانشگاه برجسته تبدیل
شده بود، و زنان را نیز تشویق میکرد که به آنجا بیایند. در نتیجه ام.آی.تی
پوشش موضوعات مختلف به خصوص در رشتههای انسانی را گستردهتر کرده بود.
شما تجربه تدریس در دانشگاههای کشورهای مختلف از جمله فرانسه، ژاپن،
هند، آلمان، ایتالیا و کشورهای دیگر را دارید. آیا هیچ تفاوت قابل توجهی
بین دانشگاههای آمریکا و دانشگاههای دیگر دنیا میبینید؟ به نظر من میزان
سرمایهگذاری و کیفیت زیرساخت علمیبه بهترین شکل خود در دانشگاههای
ایالات متحده وجود دارد و دانشگاههای دیگر جهان باید تلاش زیادی بکنند تا
به آن نقطه برسند. اینطور نیست؟
اغلب دانشگاههای سراسر جهان عمدتاً شبیه یکدیگر هستند و بخشی از آن به این
دلیل است که دانشگاهها معمولاً با یکدیگر در ارتباط هستند و با هم رقابت
میکنند.
لطفا کمیدرباره نقش خود در کمیته مشاوره علمیرئیسجمهور ایالات متحده
بگویید. شما به عنوان عضو و معاون آن کمیته چه فعالیتهایی انجام میدادید؟
کمیته مشاوره علمی رئیسجمهور بیشتر توجه خود را به این مسئله معطوف
میکرد که چه علمی باید مورد حمایت ویژه قرار بگیرد و چطور این کار انجام
شود. همچنین به مسائل مهم فنی و نظامیتوجه میکرد.
تا جایی که من متوجه شدهام، مردم ایران با مِیزِر که شما به عنوان مخترع
آن شناخته شدهاید، کمتر آشنا هستند. لطفاً درباره عملکرد، کاربرد و طرز
کار آن برای ما توضیح بدهید.
میزر از اتمها یا مولکولها برای تقویت ریزموجها استفاده میکند. این
وسیله میتواند اندازهگیریهای بسیار دقیقی از طیفها ارایه کند، مانند
برخی از دقیقترین زمانسنجهای جهان عمل کند و محاسبات بسیار دقیقی از
فواصل به ما بدهد. البته لیزر هم شبیه همین وسیله است اما فقط در طول
موجهای کوتاهتری نسبت به میزر عمل میکند و هدف اولیه من ابداع لیزر بود
که از طریق آن ایده ساخت یک سیستم برای ریزموجها (مایکروویوها) یا همان
میزر را برای اولین بار آزمایش کردم؛ چون این راه آسانترین روش برای شروع
کار به نظر میرسید.
شما پژوهشگر اصلی در پروژه ساخت تداخلسنج فضایی فروسرخ13 به عنوان اولین
تداخلسنج نجومیکه در ناحیه میانه مادون قرمز عمل میکند، بودید.
میتوانید بیشتر درباره جزئیات این دستاورد توضیح دهید؟ از تداخلسنج فضایی
در چه مواردی استفاده میشود؟
تداخلسنج فضایی اندازه چیزها را با دقت بسیار زیاد محاسبه میکند. هدف من
از ساخت تداخلسنج فروسرخ، دستیابی به محاسبات بسیار دقیق اندازه و شکل
ستارهها است که موفق به انجام این کار شدم.
شما پژوهشهایی در ستارهشناسی و اخترفیزیک نیز انجام دادهاید؛ بنابراین
تصویر واضحی از ساختار جهان ما و دنیایی که در آن زندگی میکنیم، در ذهن
دارید. دریافت شما از نظم زمین و ساختار ظریف آن چیست؟
زمین یک سیاره بسیار غیرمعمول است که خوشبختانه برای ما ویژگیهای لازم و
مناسب برای زندگی بشری را دارد. از این نظر، سیاره بسیار عجیبی است. ما هیچ
سیاره دیگری را با این ویژگیها نمیشناسیم، هرچند ممکن است در فاصلههای
بسیار دور چنین سیارهای وجود داشته باشد.
دلپذیرترین و لذتبخشترین افتخاری که در زندگیتان بدست آوردهاید،
چیست؟ آیا وقتی جوانتر بودید، هرگز به برنده شدن جایزه نوبل فکر میکردید
یا آرزوی دریافت آن را در سر میپروراندید؟
من به جایزه نوبل بیشتر از هر جایزه دیگری افتخار میکنم، گرچه جوایز زیاد
دیگـری نیـز دریافت کردهام. من هرگز برنامـهای بـرای بـه دست آوردن جایزه
نوبل نداشتم چـون ایـن کار به نوعی خودمحوری و کمی احمقانه است.
زندگی یک برنده جایزه نوبل چه تفاوتی با دانشمندان دیگر دارد؟ دریافت
جایزه نوبل چگونه زندگی شما را تغییـر داد؟ آیا هنوز هم پس از گذشت حدود
چهار دهه از برنده شدن جایزه نوبل، تاثیر آن را احساس میکنید؟
دریافت جایزه نوبل، افراد را شناختهشدهتر میکند و تقاضاها برای شرکت در
برنامههای مختلف و ارائه سخنرانی را بسیار افزایش میدهد.
برای من جالب بود که هموطن ما دکتر علی جوان، یکی از دانشجویان دکترای
شما بوده است. نظر شما درباره او چیست؟ او توسط مجله دیلی تلگراف در بین
100 نابغه زنده جهان، به عنوان نفر دوازدهم معرفی شده است. آیا شما او را
یک نابغه واقعی دیدید؟
بله، من فکر میکنم دکتر علی جوان را میتوان یک "نابغه" دانست. او کارهای بسیار خوبی انجام داده و اکتشافات مهمیداشته است.
به عنوان سوال پایانیام، میخواهم از شما درخواست کنم پیام ویژهای به
جوانان ایرانی که این گفـتوگـو را میخوانند، بدهیـد؛ جوانـانی که
مشتـاقـانه به علم علاقهمنــد هستند و دوسـت دارنـد راه افراد برجستهای
مثل شما را ادامه دهند.
من توصیه میکنم جوانها برای انجام کاری که از نظر خودشان جالب و مهم است
برنامهریزی کنند. آنها با این کار از زندگی بیشتر لذت میبرند و موفق
خواهند شد.
پی نوشت:
1- Charles Hard Townes/ 2- maser/ 3- Theodore Maiman/ 4- Greenville/ 5-
United Church of Christ/ 6- Times Higher Education/ 7- James P. Gordon/
8- H. J. Zeiger/ 9- Isidor Isaac Rabi/ 10- Polykarp Kusch/ 11- microwave
physics/ 12- Leonard Schawlow / 13- Infrared Spatial Interferometer/
14- Gordon Gould/ 15-optical pumping/ 16-optical resonator/
17-Fabry–Pérot interferometer/ 18- LASER: Light Amplification by
Stimulated Emission of Radiatio
منبع: مجله دانشمند شماره 617 اسفند 1393
مجله دانشمند 617