نویسنده / نویسندگان : |
: علی پریور
|
مترجم : |
|
کلید واژه : |
|
چکیده : |
طبق
فرمان قرآن مجید و همراه حافظ شیراز بخشش گناهان خود را از خداوند طلب
کنیم با این که در قرآن مجید از حضرت مسیح به نیکی یاد شده و نامش به پاکی و
تقدس برده شده، نفعطلبان و روزیخواهان روزگار فرمانش را تحریف کرده و
اکنون در گوشه و کنار کلیسا از مردم روزگار آنان را به اعتراف گناهان کرده
یا ناکرده دعوت میکنند و بهشت برین را بدانان میفروشند.
|
منابع : |
|
طبق فرمان قرآن مجید و همراه حافظ
شیراز بخشش گناهان خود را از خداوند طلب کنیم با این که در قرآن مجید از
حضرت مسیح به نیکی یاد شده و نامش به پاکی و تقدس برده شده، نفعطلبان و
روزیخواهان روزگار فرمانش را تحریف کرده و اکنون در گوشه و کنار کلیسا از
مردم روزگار آنان را به اعتراف گناهان کرده یا ناکرده دعوت میکنند و بهشت
برین را بدانان میفروشند.
خداوند کریم در قرآن مجید فرموده است:
قل یا عبادی الذین اسر فواعلی انفسهم لاتقنطوا من رحمها... ان ا... یغفرالذنوب جمیعا انه هوالغفور الرحیم
سوره زمر ـ آیه 53
یعنی ـ ای بندگانی که به خود ستم روا داشته و خلاف کردهاید ـ از رحمت
خداوند مایوس نشوید چه او همه گناهان را میبخشد و او بخشنده و مهربان است.
تفسیر این آیه شریفه درست منطبق بر مفهوم این بیت از غزل حافظ شیراز است که میفرماید:
بیا که دوش به مستی سروش عالم غیب
نوید داد که عام است فیض رحمت او
حافظ شیراز ابتدای این غزل را چنین شروع کرده و فرموده است.
به جان پیر خرابات و حق صحبت او
که نیست در سر من جز هوای خدمت او
بهشت اگر چه نهجای گناهکاران است
بیار باده که مستظهرم به رحمت او
آری ـ آنجا که آدمی همراه حافظ شیراز فقط هوای پرستش خداوند و درنتیجه خدمت
به خلقش را در سر داشته باشد با این که در روزگار عمرش امکان ارتکاب به
گناه میرود باز هم با گشادهرویی تمام نظرش به لطف خداوندی و پشت گرمیش به
کرم و رحمت اوست و در چنین حالی به هیچ وجه محتاج اعتراف به گناه نزد
کشیشان و باجدادن به آنان نخواهد بود و همانطور که گفتیم با تفسیر آیه
شریفه فوق و همراه حافظ شیراز همه روزه در گوش خود میخواند که:
بیا که دوش به مستی سروش عالم غیب
نوید داد که عامست فیض رحمت او
ممکن است به صورت ظاهر اظهار درد و یا اعتراف به گناه نزد هر کس آدمی را تا
حدی آرام سازد، ولی آیا حقیقتا مگر بهشت فروختنی است که آدمی با اقرار به
گناهش خریدار بهشت شود و بدانان التجا کند و یا اطلاع آنان به خبط و خلاف
آدمی سبب ارتقا منزلت و مقامش نزد آنان میشود، الا اینکه به خواری و
درماندگیش کمک میکند.
طبق اصول روانشناسی آدمی باید چنان شخصیتی داشته باشد که حتی میل نکند
دهان پرخون خود را نزد برادرش خالی کند ـ چه از فردای آن روز امکان دارد
برادرش او را به عنوان یک بیمار به نظر ترحم بنگرد و یا از ترس سرایت
بیماری ترکش کند.
آدمی درین دنیای تاریک که همه در دست غرایز خود اسیرند و دوست، یار، آشنا و
برادر را نیز وقتی میستایند که برایشان مفید فایدهای بوده باشد، بهتر
است به عوض اظهار نیاز و یا اقرار به گناهانش نزد هر بیگانه که یقینا به
خواری و بدنامی خودش منجر خواهد شد، به درگاه باریتعالی متوسل شود و سعی
کند با به کار بستن دستورات روانشناسی شخصیتی چنان قوی و کوشنده پیدا کند
که مرتکب خلافی نگردد تا سبب دگرگونی و نابسامانی روانیش شود و یا در صورت
ارتکاب به خلاف و بروز پشیمانی درون فقط به خدای متعال پناه آورد و خود را
در پناه بخشش و رحمت او قرار دهد و همراه حافظ شیراز بگوید.
مکن به چشم حقارت نگاه در من مست
که نیست معصیت و زهد بیمشیت او
و این بیت را میتوان تفسیر این آیه از قرآن مجید دانست که میفرماید:
قل لااملک لنفسی نفعا ولاضرا الاماشاءا... ولو کنت اعلم الغیب لاستکثرت منالخیر و ما مسنی السوء ان انا الانذیر و بشیر لقوم یومنون
سوره اعراف ـ آیه 188
یعنی ـ بگو من برای شخص خود نیز زیان و نفعی را مالک نیستم مگر آنچه خدا
بخواهد و اگر من غیب میدانستم سعی میکردم خوبیها را برای خودم زیادتر
کنم و رنجی به من نمیرسید من فقط آگاهیدهنده و بشارتدهنده هستم برای
افرادی که ایمان میآورند.
گناه چیست؟ و چرا آدمی مرتکب گناه میشود؟
آدمی آنچه را که در کتب آسمانی به عنوان خلاف ذکر شده گناه میداند و از
ارتکاب بدان برخورد میلرزد و خود را گناهکار میشناسد با اندکی دقت اگر در
نظر آوریم که اعمال آدمی اولا از نظر خلقت زمینه ارثی دارد و پس از آن
محیط و عکسالعمل بروز عقدههای روانی خود مسبب انحراف آن غریزه و درنتیجه
ارتکاب به گناه میشود ـ یقین خواهیم کرد که گناهان مثل لکههای سیاهی
هستند که به خودی خود زشت نیست ولی چون نابهجا افتادهاند زشت و گناه
محسوب میشوند. فیالمثل آنجا که مردی با پرخاشجویی بر سر دیگران فریاد
میکشد و آنان را با فحش و ناسزا خطاکار و آزاررسان میشناسد و با ضرب و
شتم آنان از خود دفاع میکند درست است که چه از نظر اخلاقی و چه طبق موازین
دینی مرتکب خلاف میشود ولی اگر قدری دقت کنیم این عصیان و پرخاشجویی به
علت وجود زمینه مساعد تحریکپذیری که در نتیجه ازدیاد کار غده تیروئیدش به
وجود آمده از یک طرف و نابسامانی خانوادگی و عدم آرامش درون از طرف دیگر
پدیدار شده و او را بدان عمل ناصواب واداشته است. یعنی پرخاشجویی و تندخویی
و احیانا ضرب و شتم او نسبت به دیگران عکسالعمل اختلالات درونی و سوابق
اوست و از نظر روانشناسی باید او را تحت درمان قرار داد تا به تدریج تعادل
خود را بازیابد و از پرخاشجویی و آزار دیگران بپرهیزد.
روی این اصل درباره گناهان هر کس میتوان با دقت کامل علت اصلی را یافت و
با کمک روانشناسی خلافکار را مثل یک فرد بیمار درمان کرد ـ یعنی آدمی در
ارتکاب به گناهان در حقیقت عکسالعمل متناسب یا نامتناسب خود را نشان
میدهد نه بیش، پس شخص گناهکار محتاج درمان روانشناسی است. همین مضمون است
که حافظ شیراز نیز در این بیت بیان داشته و فرموده است:
گناه اگر چه نبود اختیار ما حافظ
تو در طریق ادبباش و گو گناه من است
آری ـ همانطور که شرح دادم به صورت ظاهر آدمی مرتکب خلافی میشود که
مستوجب تنبیه است. در حالی که طبق اصول روانشناسی هر خلاف عکسالعمل یکی
از غرایز اقناع نشده و یا تحریف یافته است و مرتکب بدان باید مثل یک فرد
بیمار مورد عنایت و هدایت دیگران قرار گیرد، تا به سلامت کامل روانی برسد و
خود از آن پس مثل یک انسان حقیقی رفتار کند و این همان است که در اسلام به
آن نام توبه دادهاند که گناهکار بعدها از تکرار آن خودداری کند. و گرد
خلاف نگردد در کتاب آسمانی قرآن اغلب هدایت را از خداوند متعال طلب کرده و
فیالمثل فرموده:
ربنا لاتزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمه انک انت الوهاب
سوره آل عمران ـ آیه 8
یعنی ـ خداوندا قلب ما را پس از تابش نور هدایت تاریک مگردان و از طرف خود به ما رحمتی عطا فرما چه تو بخشاینده هستی.
و حافظ شیراز نیز مضمون این آیه مبارکه را در این بیت چنین سروده است که:
پیشتر زانکه چون گردی زمیان برخیزم
قرآن در جای دیگر میفرماید:
لایکلف ا... نفساالا وسعها لها ماکسبت و علیها ما اکتسبت ربنا لاتواخذنا ان
نسینا اواخطانا ربنا و لاتحمل علینا اصرا کما حملته علیالذین من قبلنا
ربنا و لاتحملنا مالاطاقه لنا بهواعف عنا و اغفرلنا و ارحمنا انت مولینا
فانصرنا علیالقوم الکافرین.
سوره بقره ـ آیه 286
یعنی ـ خداوند به هر کس به میزان قدرت و فهمش تکلیف میکند آنچه خوبی کسب
میکند به نفع خودش است و آنچه بدی کسب میکند به زیان اوست. خداوندا آنجا
که ما فراموش کردهایم و مرتکب خطایی شدهایم از ما مواخذه مفرما و بار
سنگین چون پیشینیان بردوش ما مگذار و آنچه به میزان طاقت ما نیست بر ما
مپسند ـ ما را ببخش و بیامرز به ما رحمتآور ـ چه تو خود مولای ما هستی به
ما کمک کن و ما را بر کافران پیروز گردان.
و حافظ شیراز نیز مضمون این آیه شریفه را چنین آورده که:
خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود
گر تو بیداد کنی شرط مروت نبود
ما جفا از تو ندیدیم تو خود نپسندی
آنچه در دفتر ارباب فتوت نبود
و یا
ربنا فاغفرلنا ذنوبنا و کفرعنا سیئاتنا و توفنا معالابرار.
قسمتی از سوره آل عمران ـ آیه 193
یعنی ـ خداوندا گناهان ما را ببخش و بدیها و نااستواریها را از ما بازگردان و ما را با نیکان محشور بدار
و حافظ شیراز مضمون آیه شریفه فوق را چنین آورده که
اگر چه مست و خرابم تو نیز لطفی کن
نظر بر این دل سرگشته خراب انداز
و فیالجمله قرآن در تمام آیات منتخبه فوق دستور فرموده که بخشش و رحمت را
از خداوند متعال طلب کنید.این مقاله دیدگاه و حاصل پژوهش شخص نویسنده است.
منبع: مجله دانشمند شماره 617 اسفند 1393
مجله دانشمند 617