نویسنده / نویسندگان : | سید ایمان ضیابری |
مترجم : | |
کلید واژه : | دانشجویان ـ کنجکاو ـ پرسشگر ـ دانشجویان فروتن ـ جایزه نوبل ـ پروفسور پی دابلیو اندرسون ـ کمبریج ـ |
چکیده : | برای سیر و سیاحت در جهان علم و آموختن از دستاوردها و تجربیات دانشمندان بزرگ جهان، در این شماره "دانشمند" نیز به سراغ یکی دیگر از برندگان جایزه نوبل رفتهایم و امیدواریم با دلگرمیها و حمایتهای شما، بتوانیم این گفتوگوها را همچنان استمرار بخشیم. |
منابع : |
برای سیر و سیاحت در جهان علم و آموختن از دستاوردها و تجربیات دانشمندان بزرگ جهان، در این شماره "دانشمند" نیز به سراغ یکی دیگر از برندگان جایزه نوبل رفتهایم و امیدواریم با دلگرمیها و حمایتهای شما، بتوانیم این گفتوگوها را همچنان استمرار بخشیم.
دانشمندی که گفتوگوی اختصاصی ما با وی را در ادامه خواهید خواند، پروفسور جورج اندرو اولا1 است. پروفسور اولا دانشمندی مجاریالاصل است که تابعیت آمریکایی دارد. او در سال 1994 و به دلیل تحقیقاتش بر روی کربوکاتیونها، جایزه نوبل شیمی را دریافت کرد. او در سال 1927 در بوداپست پایتخت مجارستان متولد شد. بوداپست یکی از شهرهای زیبا و بزرگ اروپا است. پدر او یک وکیل بود. جورج اولا تحصیلات خود را در دانشگاه فناوری و اقتصاد بوداپست طی کرد و بعدها به عنوان استاد به همان دانشگاه بازگشت. دانشگاه فناوری و اقتصاد بوداپست که با عنوان BME شناخته میشود و در سال 1782 تاسیس شده بود، قدیمیترین دانشگاه فناوری دنیا به شمار میرود. در جریان انقلاب سال 1956 در مجارستان، او به همراه خانوادهاش به انگلستان و از آنجا به کانادا مهاجرت کرد و در شهر سارینای ایالت آناتریو به شرکت داو کمیکال2 پیوست. داو کمیکال دومین شرکت بزرگ تولیدکننده محصولات شیمیایی در دنیا از لحاظ میزان درآمد است که محصولاتی همچون مواد پلاستیکی و کاتالیزورهای شیمیایی تولید میکند و در زمینه ساخت دستگاههای تصفیه آب و همچنین استخراج نفت فعالیت دارد. دفتر مرکزی این شرکت در ایالت میشیگان واقع شده، اما دفاتری در سراسر جهان دارد. انقلاب مجارستان یکی از رویدادهای تاثیرگذار در زندگی پروفسور اولا بود. در جریان این انقلاب، مجارستان به نخستین کشوری تبدیل شد که پس از شکست نازیها از روسیه، موفق به بیرون راندن اتحاد جماهیر شوروی از شرق اروپا شد.
مطالعات پروفسور اولا بر روی کربوکاتیونها3 در زمان فعالیتش در شرکت داو
کمیکال آغاز شد. در سال 1965، او دوباره به فضای آکادمیک برگشت و تدریس در
دانشگاه کیس وسترن رزرو در ایالت اوهایو را آغاز کرد و در سال 1977 هم به
عضویت هیات علمی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی درآمد. در همان سال، او تابعیت
آمریکایی را پذیرفت و نام مجاری خود که اولا گئورگی4 بود را تغییر داد و
نام جدید جورج اندرو اولا را برای خود انتخاب کرد.
پروفسور اولا در حال حاضر مدیر موسسه تحقیقاتی هیدروکربن لوکر در دانشگاه
کالیفرنیای جنوبی است. این موسسه همچنین یک کرسی استادی به نام جورج اولا و
همسرش جودیت لنگیل5 راهاندازی کرده است. این شیمیدان جوایز متعددی را
علاوه بر جایزه نوبل دریافت کرده، و علت آن هم تلاش او برای یافتن
کربوکاتیونهای پایدار است که در نهایت منجر به کشف گاز متان پروتوندار
شد. کربوکاتیونها دستهای از کاتیونهای چند اتمی هستند. کاتیون خود به
یونهای دارای بار مثبت اطلاق میشد. کربوکاتیونها دارای یک یا چند اتم
کربن دارای بار مثبت هستند و سادهترین کربوکاتیون موجود نیز متانیوم به
شمار میرود.
پروفسور اولا در سال 2006، نشان لیاقت حرفهای که مهمترین نشان ملی کشور
مجارستان محسوب میشود را دریافت کرد. او همچنین در سال 2013 عالیترین
جایزه دانشگاه سملویس مجارستان را به دلیل تاثیرات ماندگارش بر علم و دانش
این کشور اروپایی به دست آورد. جورج اولا برنده نشان پریستلی نیز هست که
توسط جامعه شیمی ایالات متحده اعطا میشود و از سال 1922 تا به امروز، هر
سال به یک دانشمند بزرگ شیمی دنیا تعلق میگیرد. او در سال 2005 این مدال
را کسب کرده بود. از جمله سایر افتخارات پروفسور اولا میتوان به دریافت
نشان خورشید طالع از پادشاه ژاپن آکیهیتو6 اشاره کرد. جورج اندرو اولا
دهمین شهروند مجارستان است که موفق به دریافت جایزه نوبل میشود. هموطن او
ایمره کرتس در سال 2002 به جایزه نوبل ادبیات دست یافت. بعد از او مجموعا
دو مجارستانی موفق به دریافت جایزه نوبل شدند. از پروفسور اولا بالغ هزار و
400 مقاله علمی و بیش از 10 کتاب بر جای مانده است.
در بیانیه اکتبر 1994 آکادمی نوبل، به دلایل اعطای جایزه نوبل پزشکی به
این شیمیدان مجار-آمریکایی اشاره شده و آماده است که "جورج اولا به دلیل
نقشی که در گسترش شیمی کربوکاتیونها بازی کرد و نیز نقشی که در شیمی
هیدروکربنها داشت" این جایزه را برنده شده است. جورج اولا سوپراسیدها را
توسعه داد که از اسیدهای معمولی بسیار قویتر هستند، هستهدوست نیستند و در
دماهای پایین به حالت مایع در میآیند. او همچنین تحقیقات زیادی در زمینه
مفهوم "اقتصاد متانول" انجام داده و معتقد است که میتوان اتکای جوامع بشری
به سوختهای فسیلی را از راههای جایگزین مختلف، کاهش داد.
با پروفسور جورج اندرو اولا درباره زندگی، دوران جوانی، تحصیلات،
فعالیتهای پژوهشی، دستاوردها و بازتاب جهانی اکتشافش پس از دریافت جایزه
نوبل شیمی سال 1994 گفتوگو کردم. متن این گفتوگو در ادامه میآید.
پروفسور اولای عزیز، من با چندین دانشمند از جمله شیمیدانانی مصاحبه
کردهام که به علوم انسانی، ادبیات و تاریخ علاقه فراوانی دارند چون به
اقتضای مواد درسیشان در دوران تحصیل، در این حوزهها مطالعه کردهاند.
همانطور که در شرح زندگینامه خود گفتهاید، برنامه درسی شما در دوران
دبیرستان شامل هشت سال کلاسهای فشرده لاتین، فرانسه، آلمانی و زبانهای
دیگر میشد و شما به تدریج جذب درسهای علوم انسانی و تبدیل به یک
دانشآموز مشتاق ادبیات و تاریخ شدید. لطفا درباره ارتباط خودتان با علوم
انسانی بگویید. آیا هرگز دوست داشتید به جای اینکه شیمیدان باشید، یک
نویسنده، مورخ یا چیزی مثل آن شوید؟
من دوران تحصیلی خوبی داشتم که ارزشهای انسانی را به من میآموخت. وقتی در
کشوری کوچک با زبانی عجیب (مگیار به معنی مجاری) که عملا هیچکس در جهان
به آن زبان صحبت نمیکند یا آن را نمیفهمد متولد شوید، آموختن زبانهای
خارجی ضروری است. من در پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945 وارد کالج شدم. به
تاریخ و فلسفه علاقهمند بودم، اما برای ورود به این رشتهها و تامین معاش
از این طریق امیدی نداشتم. همانطور که در شرح زندگینامهام نوشتهام
(کتاب "زندگی در شیمی جادویی"، انتشارات وایلی، سال 2000)، در دانشگاه یک
واحد درسی شیمی گذراندم و عاشق آن شدم که البته هنوز هم هستم. یک مورخ
مجارستانی این را "آسان دانشمند" شدن میداند. شاید میتوانستم در رشتههای
کاربردی دیگری نیز عملکرد خوبی داشته باشم اما از انتخابم راضیم و افتخار
میکنم که یک دانشمند شدهام.
آیا شما از آن دسته دانشمندانی هستید که معتقدند علم باید فقط به خاطر
خود علم مطالعه شود؛ یعنی غرق شدن در پژوهشهای نظری محض بدون توجه به
کاربردهای عملی آن برای مردم؟ یا اینکه معتقدید عموم مردم باید از نتایج
تحقیقات علمی سود ببرند؟
من در ابتدا احساس میکردم علم باید همانطور که شما توصیف کردید، باشد.
اما بعدها، به این فکر کردم که آیا اکتشافاتم میتوانند برای بشر کاربرد
عملی داشته باشند یا نه. امروز، به شدت معتقدم که این دو رابطه نزدیکی با
هم دارند. بدون فراگیری دانش جدید، هیچ فناوری نوینی نمیتواند ایجاد شود.
شما تاکنون به کشورهای مختلفی سفر کردهاید و قطعا با فضای علمی آن
کشورها آشنا شدهاید. تفاوتهای اساسی بین محیط آکادمیک زادگاه شما یعنی
مجارستان، و ایالات متحده که سالها در آنجا زندگی کرده و فعالیتهای
آکادمیک خود را انجام دادهاید، چیست؟
زادگاه من، مجارستان، یک کشور فقیر بوده و هنوز هم هست که فقط میتواند تا
حد بسیار محدودی برای علوم پایه منابع حمایتی فراهم کند. ایالات متحده
منابع قابل توجهی برای حمایت گسترده از علوم پایه داشته و هنوز هم دارد،
اما در عین حال باید به دنبال توسعه عملی و فناوری چنین تحقیقاتی باشد.
کار با پروفسور گِزا زِمپلِن7 به عنوان دستیار پژوهشی، یکی از اتفاقات
مهم زندگی شما بود. لطفا پروفسور زمپلن را برای کسانی که او را به خوبی
نمیشناسند، معرفی کنید. آیا او در موفقیت شما در حرفه آینده خود به عنوان
یک شیمیدان برجسته و برنده جایزه نوبل، تاثیری داشت؟
پروفسور گزا زمپلن، استاد راهنمای کارشناسی ارشد من، یک شیمیدان برجسته و
شاگرد اِمیل فیشر8 بزرگ بود. اما منحصرا به تولیدات طبیعی و بیشتر از همه
به کربوهیدراتها علاقه داشت. او هیچ علاقهای به نظرات من نداشت و آنها را
احمقانه تلقی میکرد. البته پس از یک مشاجره طولانی به من - که در آن زمان
استادیار شده بودم - اجازه داد که به دنبال شیمی مورد علاقه خودم بروم.
او تاثیر مستقیم اندکی در پیشرفت من داشت و کمک چندانی به من نکرد. اما،
موسسه، فضای ترغیبکننده بسیار مثبتی داشت. به علاوه، به من کمک کرد تا در
راه گسترش تحقیقات خودم در زمینه شیمی مستقل شوم.
جالب بود! حالا لطفا کمی درباره شیمی آلی برای ما بگویید. شیمیدانان
در شیمیآلی چه چیزهایی را بررسی میکنند؟ شما موفق شدید در موسسه مرکزی
تحقیقات شیمی در آکادمی علوم مجارستان، یک گروه تحقیقاتی کوچک در زمینه
شیمی آلی تشکیل دهید. چه فعالیتهایی را در این موسسه انجام میدهید؟
شیمی آلی به شیمی ترکیبات حاوی کربن اطلاق میشود. اکثر شیمیدانان به
دنبال "تحقیقات بیخطر" و متداول هستند که اغلب ارزشمند و حتی مهم است. اما
من همیشه بر حوزهها و مفاهیم جدید اصرار داشتهام. فردریش کِکوله9،
شیمیدان بزرگ آلمانی، در قرن نوزدهم اظهار داشت که کربن نمیتواند بیشتر
از چهار گروه یا اتم متصل داشته باشد. اما من موفق شدم نشان بدهم که در
بعضی موارد کربن میتواند پنج، شش، یا هفت تعامل پیوندی با اتمها یا
گروههای دیگر داشته باشد که قانون هشت الکترون را نقض نمیکند.
وقتی شعلههای جنگ جهانی دوم کشورتان را به آتش میکشید، شما در مجارستان
مشغول کار و تحقیق بودید. در جایی اشاره کردید که 200 هزار مجارستانی در
سال 1956 از کشورشان فرار کردند و شما یکی از افرادی بودید که بوداپست را
ترک کردید تا زندگی جدیدی را در غرب شروع کنید. آیا فعالیتهای علمی شما
تحت تاثیر جنگ قرار نگرفت؟ من میخواهم بدانم که تجربه انجام تحقیق علمی
در بحبوحه جنگ و کشمکش چگونه بود؟
انقلاب سال 1956 مجارستان، یک انفجار خودجوش برای رهایی از استیلای شوروی
بود. پس از شکست آن، احتمال انجام تحقیق و رابطه با جامعه علمی بینالمللی
بسیار ضعیف و مبهم به نظر میرسید.
من به این حدود 200 هزار پناهنده ملحق شدم و کشورم را ترک کردم و در اوایل
سال 1957 به کانادا آمدم. من به یک شغل نیاز داشتم تا از خانوادهام (همسر
و پسرم) پشتیبانی کنم و موفق شدم یک کار صنعتی در شرکت داو کمیکال10 پیدا
کنم. در آنجا تحقیقات زیادی برای حل مشکلات شرکت انجام دادم و در نهایت به
من اجازه دادند که در اوقات بیکاری یعنی عصرها، آخر هفتهها و... روی نظرات
و ایدههای خودم کار کنم. بنابراین، حتی در طول هشت سال کار در حوزه صنعت،
تحقیقات پایهای خودم را رها نکردم.
شما در شرح زندگینامه خود اشاره کردید که مصمم بودید جایزه نوبل تاثیر
زیادی روی زندگی و تحقیقاتتان نگذارد. پس، آیا این یعنی زندگیتان از زمان
دریافت جایزه نوبل در سال 1994 تغییر چندانی نکرده است؟ من این سوال را به
این دلیل میپرسم که اکثر برندگان جایزه نوبل معتقدند دریافت این جایزه در
حقیقت آغاز عصر جدیدی در زندگی آنها است؛ زندگی جدیدی با مسئولیتها،
تعهدات و یک اعتبار علمی جدید. نظر شما در اینباره چیست؟
فکر میکنم نویسنده فرانسوی آلبر کامو بود که پس از دریافت جایزه نوبل خود
در دهه 1930 گفت که این جایزه مثل حکم مرگ است. برندگان جایزه نوبل عموما
هیچ کار قابل توجه دیگری انجام نمیدهند. من خودم را یک شخصیت نسبتا سرسخت
میدانم و تصمیم گرفتم که جایزه نوبل نباید زندگیام را تغییر دهد. در
نتیجه همچنان عاشق انجام تحقیقات جدید و کار روی نظریات نو هستم. و معتقدم
در این راه موفق بودهام.
لطفاً درباره مفهوم "سوپر الکتروندوست"ها11 که از تحقیقات پیشین شما روی
کربوکاتیون سوپراسیدی و سیستمهای یون آنیوم به دست آمد هم توضیح بدهید.
آیا این فقط یک دستاورد نظری است یا میتواند کاربردهای عملی نیز داشته
باشد؟
سوپرالکتروفیلها، مثل سوپر اسیدها، سیستمهایی هستند که چندین و چند برابر
واکنشپذیری بیشتر نسبت به سیستمهای متداول الکتروندوست وابسته دارند.
همین ویژگی، دستاوردهای جدید در شیمی و کاربردهای عملیشان را میسر کرده
است.
شما برنده معتبرترین جایزه علمیدر جهان هستید. احساستان درباره جایزه
نوبل چیست؟ آیا هرگز انتظار دریافت چنین جایزهای را داشتید؟ آیا دستیابی
به جایزه نوبل برای شما یک هدف بوده است؟
هر جایزهای، از جمله جایزه نوبل، اعتبار خوبی به همراه دارد، اما نباید
باعث شود که خودتان را یک ابر انسان و سوپرمن بدانید. من هچنان یک شیمیدان
فعال هستم اما در رشتههای دیگر تخصصی ندارم.
شما مقالاتی درباره اقتصاد متانول نوشتهاید و تحقیقاتی در این زمینه
انجام دادهاید. در مسیر خود برای یافتن منابع جدید سوخت که بتواند جایگزین
سوختهای فسیلی رایج رو به اتمام مثل نفت و بنزین شود، چه دستاوردهایی
داشتهاید؟
"اقتصاد متانول" یک رویکرد جدید است که با استفاده از اتانول12 به عنوان
منابع اصلی سوختهای کربنی و محصولات آنها آغاز شد. متانول را میتوان از
منابع مختلف کربن یعنی گاز طبیعی، نفت، زغال سنگ، زیستتوده و... تولید کرد
اما این محصول از بازیافت کربن دی اکسید نیز به دست میآید که در نتیجه
سوزاندن هر ترکیب حاوی کربن با هوا یا اکسیژن تشکیل میشود. من در کتابم با
عنوان "ورای نفت و گاز، اقتصاد متانول" (انتشارات وایلی، 2007؛ چاپ دوم
ویرایششده در سال 2009) مفاهیم شیمیایی مربوط به این حوزه و کاربردهای
عملی آن را به طور خلاصه توضیح دادهام.
بعضی از دانشمندان معتقدند دستاوردهای آکادمیک و علمی ایالات متحده به
این دلیل اتفاق افتادهاند که آمریکا با زیرکی از قدرت و هوش دانشمندان
سراسر جهان که برای ادامه دادن تحصیلات و حرفه آکادمیک خود به این کشور
میآیند، استفاده میکند. نظر شما چیست؟ چرا آمریکا در حوزههای علمی تا
این حد پیشرفته و موفق شده است؟
من فکر نمیکنم که دولت آمریکا سیاستی برای جذب دانشمندان خارجی داشته
باشد. دانشمندان کشورهای مختلف به دلیل وجود جامعه علمی کاملا پیشرفته در
اینجا و امکان انجام تحقیق در زمینههای مختلف، به آمریکا میآیند.
لطفا درباره همکاریتان با محققان دانشگاه پزشکی برای بررسی فعالیت
دارویی و به خصوص ضد سرطانی برخی از ترکیبات اورگانوفلورین13 خود بیشتر
برای ما بگویید. آیا موفق به تولید داروی جدید موثر برای درمان انواع مختلف
سرطان شدید؟
در دوران جوانیام در مجارستان، علاقه زیادی به شیمیدارویی داشتم. یکی از
حوزههایی که در آن پیشگام بودم، استفاده از ترکیبات فلوئوردار به عنوان
عاملهای ضدسرطانی بود. این بعدها بسیار متداول شد و هنوز هم هست. حوزه
دیگری که در آن فعالیت کردم، یک فرآیند موثر جدید برای تولید داروهای قلبی
از گروه گل انگشتانه14بود.
تعریف شما از تعالی علمی چیست؟ از نظر شما ویژگیهای محیط آکادمیک
ایدهآل که دوست دارید در آن کار کنید، چه چیزهایی هستند؟ تاکنون استاد
راهنمای پایاننامههای دانشجویی زیادی بودهاید. چه نوع دانشجویانی را
بیشتر دوست دارید؟
تعالی علمی عموما از کار علمی و پژوهشی به دست میآید. اما به عنوان یک
استاد، مفتخرم که علاوه بر دستاوردهای پژوهشی، استاد راهنمای حدود 250
پایاننامه دانشجویی مقطع دکتری و محققان فوق دکتری بودهام. دانشجویان من
از حدود 30 کشور مختلف بودهاند و حتی تعدادی از آنها ایرانی هستند و اکثر
آنها به شیمیدانان و معلمان خوبی تبدیل میشوند.
در طول حرفه آکادمیک خود، قطعا با مشکلات و سختیهایی مواجه شدهاید.
لطفا درباره مشکلاتی که با آنها روبهرو شدید و راههایی که برای غلبه بر
آنها استفاده کردید، برای ما بگویید. آیا هرگز در زندگیتان به نقطهای
رسیدید که به خودتان بگویید که نمیشود درست عمل کرد و بر مشکل فایق آمد؟
برای غلبه بر مشکلات و سختیها، انسان باید ثابت قدم باشد، به کارش ایمان
داشته باشد و هرگز تسلیم نشود. اگر باور دارید که چیز جدیدی کشف کردید و
حتی ممکن است مفید باشد، باید تلاش کنید تا آن را به مرحله تجاریسازی
برسانید.
پی نوشت:
1-George Andrew Olah/ 2-Dow Chemical/ 3-Carbocation/4-Oláh
György/5-Judith Lengyel/6-Akihito/7-Geza Zemplen/8-Emil
Fischer/9-Friedrich August Kekulé/10-Dow
Chemical/11-superelectrophiles/12-CH3OH/13-organofluorine/14-digitalis
group
منبع: مجله دانشمند شماره 616 بهمن 1393
مجله دانشمند 616