نویسنده / نویسندگان : | کامران خداپرستی |
مترجم : | |
کلید واژه : | سکه ـ گردش ـ تاریخچه سکه ـ پول چیست ـ دسترنج ـ معاملات ـ مورخان لیدی ـ هخامنشی ـ ارنست هرتسفلد |
چکیده : | مردم دنیا با تلاش و فعالیت مداوم، نیرو و عمر خود را صرف میکنند و حاصل این کوششها و زحمات را بهصورت پول دریافت مینمایند. بیگمان اساس گردش چرخهای اجتماع بر پول نهاده شده است. امروزه حتی کودکان هم میدانند پول چیست و چه ارزشی دارد و باید گفت که کمتر کسی پیدا میشود که هر روز با مقداری پول سر و کار نداشته باشد و به همین نسبت هم کمتر کسی از خود میپرسد که پول از کجا پیدا شده، تاریخچه آن چیست و در قدیم چه چیزی به جای پول وجود داشته است. |
منابع : |
بخش اول
مردم دنیا با تلاش و فعالیت مداوم، نیرو و عمر خود را صرف میکنند و حاصل
این کوششها و زحمات را بهصورت پول دریافت مینمایند. بیگمان اساس گردش
چرخهای اجتماع بر پول نهاده شده است. امروزه حتی کودکان هم میدانند پول
چیست و چه ارزشی دارد و باید گفت که کمتر کسی پیدا میشود که هر روز با
مقداری پول سر و کار نداشته باشد و به همین نسبت هم کمتر کسی از خود
میپرسد که پول از کجا پیدا شده، تاریخچه آن چیست و در قدیم چه چیزی به جای
پول وجود داشته است.
در نوشتاری که پیش روی شماست تلاش گردیده است تا ضمن بیان چگونگی پیدایش
سکه، به ویژگیهای سکههای کنونی از نظر آلیاژ تشکیلدهنده و نیز روش تولید
آن پرداخته شود.
انسان همواره برای زندگی بهتر و رفع نیازهای روزانه در تلاش بوده است و همین اصل، تمدن را بهوجود آورده و ملتها را به سوی انواع نوآوریها و ساختن دنیایی زیباتر رهنمون شده است. کشف آتش و به کار بردن فلزات هر یک سرآغاز مهمی در پیشرفت بشر بوده است. از زمانی که نخستین جوامع بشری بهوجود آمدند، انسانها دریافتند که به یاری هم نیازمندند و با سعی و تلاش به رفع نیازهای همدیگر پرداخته و از دسترنج یکدیگر بهرهمند گردیدند. شاید این احتیاج به همنوع را بتوان نخستین پایه داد و ستد و مبادله پایاپای دانست.
تمدنهای کهن بدون آشنایی با سکه، زندگی خود را از راه مبادله میگذراندند. در نقاشیها و کندهکاریهای مصر قدیم، صحنههای معاملات و داد و ستد پایاپای دیده میشود. در اوستا درباره پرداخت مزد کارگران با مواد خوراکی یا پرداخت دستمزد پزشکان به وسیله چهارپایان بایستههایی آمده است.
در گذشته استفاده از مهره در شمال آمریکا و صدف در آفریقا و آسیا به عنوان پول رایج بوده است. در جامعه فیجیان دندانهای نهنگ اهمیت مذهبی داشته و تا اواسط دهه 1960 به عنوان پول استفاده میشده است. در دوره هومر چهارپایان اساس قیمتها بودهاند. درکاوشهای شوش، حلقههایی در ویرانههای معابد 2000 سال قبل از میلاد به دست آمده است. همچنین در کاوشهای تپه "نوشی جان" ملایر که متعلق به دوران مادها در قرن هفتم قبل از میلاد است، تعداد قابل ملاحظهای حلقه نقره کشف شده است که بر روی آن علامتهایی دیده میشود. حلقه و میله از جنس مس مربوط به سه هزار سال ق.م در "موهنجودارو" پاکستان و همچنین در ارمنستان یافت شده و حلقههای پولی در مصر با عنوان اوتن نیز کشف شدهاند.
در لغتنامه دهخدا از نخستین وسیلهای که در داد و ستد به کار رفته، با
واژه "پاره" یاد شده است و چنین آمده است که "پاره یادآور نخستین مرحله سکه
است. پیش از اینکه فلزات را سکه بزنند و آنها را به نقش یا خطی بیارایند،
پاره فلزات از برای داد و ستد بهکار میرفت."
با پیشرفت تمدن و اختراع خط و آغاز شهرنشینی، ارتباط افراد با یکدیگر بیشتر گردید و کمکم داد و ستد و مبادله کالا به کالا، جای خود را به تجارت داد. با گذشت زمان و در پی تشکیل دولتها و پیریزی قوانین مختلف، سکه نیز به وجود آمد.
به وجود آمدن سکه پس از پیدایش خط، بزرگترین پدیده بشری در داد و ستد است.
با ضرب سکه، مبادلات بازرگانی بینالمللی راحتتر، روانتر و سریعتر شد و
این امر تحولی بزرگ در اقتصاد و تجارت بود. سکه، یک تکه کوچک فلزی با وزن
معین و معمولا دایرهوار و تخت است که توسط یک دولت برای استفاده در داد و
ستد اقتصادی یک جامعه به جریان میافتد. بر طبق دایرهالمعارف فارسی
غلامحسین مصاحب سکه: " تکه فلزی است، معمولا قرصی از طلا، نقره، نیکل، مس،
آلومینیم که از طرف دولتها با شکل و اندازه معینی ضرب میشود و دولت ارزش
آن را ضمانت میکند و به عنوان پول به جریان میاندازد."
روایات در مورد اولین سکهها متفاوت است، اما بیشتر مورخان لیدیها را
نخستین قومی میدانند که سکه ضرب کردهاند. نخستین سکههای لیدی با مخلوطی
از طلا و نقره که به آن الکتروم میگفتند، ساخته شده بود که بر روی آن
شیارهای موازی و پشت سکه چند فرورفتگی حک شده و گاهی در بعضی از این
فرورفتگیها نقش حیوانی که شبیه روباه است، دیده میشود.
بعدها در دوران سلطنت "کرزوس" پادشاه لیدی در سال 550 پیش از میلاد سکههای زرین و سیمین با وزن و اندازه معین ضرب شد که بر آنها پیکر لاکپشت نقش شده بود. این سکهها به "کرزوئید" شهرت یافت. سکه کرزوئید را نخستین سکه حقیقی میدانند. زیرا هم دارای جنبه هنری است و هم تمام شرایط سکه تا به امروز نیز در آن در نظر گرفته شده است.
ایرانیها پس از کشورگشاییهای پیدرپی در آسیای صغیر به وجود سکه و لزوم آن پیبردند، ولی پادشاهان هخامنشی مانند کمبوجیه و کوروش به ضرب آن اقدام نکردند، اما به شهرها و ممالکی که تابع ایران شده بودند اجازه دادند که به ضرب سکه محلی خود ادامه دهند.
در دوره داریوش اول، سومین پادشاه هخامنشی (521 تا 485 پیش از میلاد) و به فرمان وی نخستین سکههای زرین "دریک" و سیمین "شکل" که بعدها شهرت جهانی یافتند، ضرب شدند. سکههایی که مردم میتوانستند آنها را به راحتی در تمامی سرزمین پهناور ایران یعنی از مصر تا هندوستان که بخش عظیمی از جهان آن روز را تشکیل میداد، به کار برند و از این بابت مشکلاتی که میان اقوام و ایالتهای مختلف ایران در امر داد و ستد وجود داشت، برطرف شد.
دریک را داریک هم گفتهاند، اما آوایش درست آن دَریک است. بنابر نظریه ارنست هرتسفلد، دریک از نام داریوش گرفته شده است. ابراهیم پورداوود، ایرانشناس، معتقد بود که یونانیان، نام سکه طلا در زمان داریوش بزرگ هخامنشی را چون منسوب به داریوش بود به یونانی "دریکوس" یا "داریک" یا "دریک" به معنی "داریوشی" مینامیدند. اما برخی پژوهشگران بر این باور هستند که دریک از واژه ذَریگ یا زریگ در زبان پارسی باستان به معنی زرین (صفت نسبی واژه اوستایی "زَرَنیه" به معنی زر) گرفته شده است.
داریوش به خوبی دریافته بود که کامیابی یک ملت باید بر بنیاد اقتصادی سالم گذاشته شود و میدانست که ابتدا باید یک دستگاه منظم از وزنها و اندازهها داشته باشد. سکههای "دریک" از طلای خالص و به وزن 41/8 گرم (هشت و چهل و یک صدم) و وزن سکه نقرهای 6/5 گرم (پنج و شش دهم) است. داریوش برای ترتیب اوزان، تناسب طلا و نقره را به کار برد. هر بیست "شکل" نقره ارزش یک "دریک" طلا را داشته است. (برخی مراجع این نسبت را یک به ده و یک به سیزده نیز ذکر نمودهاند).
حدس میزنند که اولین سکه داریوش در سال 516 پیش از میلاد زده شده است. قطرش ۱۴ میلیمتر بوده و بر یک سوی آن نگارهای از یک کماندار هخامنشی است که کمانی در دست چپ و نیزهای در دست راست دارد. پشت سکه طرح خاصی ندارد و فرورفتگی چهارگوش شکل و ناهمواریهایی دیده میشود. اینها اثر قسمت برجسته سندانی است که هنگام چکشزدن بر سکه گذاشته میشد. در دوره ۲۰۰ ساله پادشاهی هخامنشیان، سکههای دو دریکی، نیم دریکی و یک چهارم دریکی نیز ضرب شدند.
عیار سکههای "دریک" بسیار بالا بود و با آزمایش روی نمونههای به دست آمده
روشن شده است که فلزش تنها سه درصد آلیاژ داشته است. (عیار همه سکههای
گرانبهای طلای فعلی مانند بهار آزادی 900 در هزار است) این نابی بالا
مایه رواج این سکه شد و همواره سکههای طلای هخامنشی سخت معتبر بودند.
کیفیت سکههای زر در تمام دوران هخامنشی ثابت ماند.
ضرب سکه "دریک" زرین در انحصار مرکز بود و هیچیک از ساتراپها و
فرمانداران محلی حق نداشتند بدون پروانه داریوش به نام خود سکه زنند و تنها
اجازه داشتند سکههای سیمین مورد نیاز را در ضرابخانههای واقع در قلمرو
فرمانروایی خود ضرب کنند.
مالیاتها و حقوق و غیره با این سکهها پرداخت میشد. نقش کماندار پارسی در طول دو سده پادشاهی هخامنشیان دگرگونیهایی داشت. از آنجا که سکههای هخامنشی تاریخ ضرب ندارند از روی نشانههای دیگر، نقشهای مربوط به دوران هر پادشاه را تعیین کردهاند.
در دوره هخامنشی پایه پول بر طلا بود. از ضرابخانههای ایران در آن دوران اطلاعات دقیقی در دست نیست، ولی سکههای کم ارزش نقره در مستعمرات یونانی، آسیای صغیر و فینیقیه زده میشد. داریوش نسبت به بدون غش بودن سکهها بسیار حساس بود و علاقه داشت که عیار پول طلا (دریک) و پول نقره (شکل) همیشه یک اندازه باشد. اینگونه بود که در هیچ نقطهای از امپراطوری ایران در پول طلا و نقره بیش از میزان مقرر غش نمیزدند. به همین دلیل پول ایران مرغوبترین پول دنیای قدیم بود و مورد اعتماد تقریبا تمام کشورهای آن روزگار قرار داشت. حتی اگر داریوش متوجه میشد که ضرابخانهها که زیر نظر ساتراپها -نماینده مرکز استانهای دیگر- کار میکردند، بیش از اندازه در سکهها غش زدهاند، به شدت برخورد میکرد. نمونه آن والی باختر بود که به شدت مجازات شد.
در این دوره تهیه و به کاراندازی سکه در معاملات نه تنها در امور بازرگانی داخلی و خارجی تسهیلاتی فراهم کرد، بلکه به توسعه بانکها که به تدریج رونق میگرفتند نیز، کمک موثری کرد. در زمان خشایارشا دو سوم مزد را جنس و یک سوم را با سکه پرداخت میکردند و بدینترتیب پس از تقریبا نیم قرن از ضرب اولین سکه، پول توانست جای خود را در معاملات گوناگون باز کند. شاهان هخامنشی خراج را به شکل زیر انبار میکردند: آنها طلا یا نقره را ذوب میکردند و درون کوزهای میریختند. وقتی که کوزه پر میشد، آن را انبار میکردند و هنگام نیاز آن قدر که لازم بود از کوزهها را میشکستند و سکه ضرب میکردند. هنگامیکه اسکندر شوش را تصرف کرد، با مقدار زیادی شمش خام روبهرو شد.
خراج در زمان کوروش و کمبوجیه ضرورت وجود پول را ایجاد نمیکرده است. چون اقوام خراج خود را به صورت فلزات گرانبها پرداخت میکردند.
پس از هخامنشیان، سکههای ساسانی از جنس طلا، نقره، برنز و آلیاژی از قلع و
سرب ضرب شدند. اشکانیان در مدت چهار قرن فرمانروایی تنها به ضرب سکههای
نقره اکتفا نمودند. اما اردشیر یکم برای رقابت با رومیان و نمایش قدرت
سیاسی و اقتصادی، اقدام به ضرب سکههای طلا نمود. سکههای نقره را دراخم
میگفتند. دراخمهای ساسانی در عربی درهم خوانده میشدند. درهم واحد پول و
وزن به شمار میآمد. وزن یک درهم تقریبا چهار گرم بود. سکههای نقره
علاوه بر درهم، شامل چهار درهمی و نیم درهمی و یک ششم درهمیکه دانگ
نامیده میشد، بودهاند. سکههای طلا را دینار میگفتند. (برگرفته از
دناریوس لاتین)
یکی از سکههای بسیار رایج روزگار ساسانی سکههای چهار درهمی مسین بود که
به سکههای یک دوم و یک ششم نیز تقسیم شده بود. سکههای مسین بهندرت سالم
ماندهاند. کمیابی نسبی مضروبات مسین ساسانی با این واقعیت به خوبی
همخوانی دارد که سکههای مسین کوچک به مثابه سکهای ممتاز همچنان به صورت
پول خرد در گردش پولی شهرهای بزرگ باقی ماند و وضع نامرغوب سکههای مسین
اشکانی موجود نیز تا اندازهای مبین این ادعاست.
ضرب سکه در چین پس از کشورهای دیگر متداول گردید؛ ولی چینیها خودشان
مستقلا مبادرت به این کار کردند و آن را از ملل دیگر نیاموختند. ژاپنیها و
کره ایها ضرب سکه را از چین اقتباس نمودند.
سکهها پیامآور گذشتهها هستند که بیگمان از زمانهای دور سخن میگویند. با مطالعه دقیق سکهها، تاریخ فراموششده قرون گذشته آشکار میشود و در پیشگاه همگان قرار میگیرد. سکه توانسته است راهگشای شناخت حقایق و دستیابی پژوهشگران به بسیاری از واقعیتهای تاریخی گذشتههای دور و نزدیک تمدن بشری باشد. از همین روی امروزه سکهشناسی شاخهای از باستانشناسی است. نقش و نوشته، نوع فلز و وزن سکهها در شناخت عادات، آداب، خط، زبان، هنر، مذهب، تمدن، ارتباطات تجاری و وضع اقتصادی هر ملت و مملکتی کمک بسیار شایانی میکنند و معیاری سودمند برای شناخت مقیاسها و اوزان در ادوار گذشته به شمار میروند. گاه یک سکه اطلاعاتی در اختیار قرار میدهد که در کتابها و کتیبهها موجود نیست و حتی این امکان وجود دارد که با یافتن یک سکه، فصلی از تاریخ که به فراموشی سپرده شده است، دوباره گشوده شود.
سکه، کمک شایانی به تاریخ هنر دنیای قدیم نیز نموده است. روی بیشتر سکههای روم و یونان باستان صورت خدایان افسانهای و بناهای تاریخی مانند: کولیزه یا آکروپولیس و غیره منقوش گردیده است. این نمونههای دقیق و ظریف برای بازسازی بناها و ترمیم شکستگیهای تندیسهای باستانی بزرگترین کمک و راهنما شدهاند. قسمت مهمی از آثار هنری ساسانی فلزکاری و زرگری است و خوشبختانه نمونههای بسیار ارزندهای از انواع جامها، ظروف و... با صحنههای شکار، رزم و بزم از حفاریها بهدست آمده است و توسط تطبیق با سکههای آن دوره که دارای تصویر کامل هر یک از پادشاهان به همراه جزئیاتی مانند نوع لباس، تزئینات، آرایش مو و تاج است میتوان این شاهکارهای هنری را منتسب به هر یک از شاهان واقعی نمود.
پیدایش ضرابخانه به این دلیل بود که قطعات سکه باید هم وزن، هم اندازه و هم نقش باشند. ضرب سکه در ایران از زمان داریوش که نخستین سکه ایرانی ضرب شد، تا امروز ادامه یافته و ضرابخانهها پیوسته پیشرفت کردهاند و از سوی دیگر، تکنیک ضرب سکه نیز تکامل یافته است.
سکه در قدیم به دو روش ساخته میشد؛ یکی با ریختن فلز مذاب در یک قالب و دیگری با کوبیدن چکشی که نقش خاصی رویش حک شده بود، بر تکهای فلز. روش نخست قالبریزی و روش دوم، ضرب چکشی سکه نام گرفته است. در روش قالب ریزی، قالبها معمولا از گچ و گل رس بوده که مواد مذاب را داخل قالب ریخته و پس از سرد شدن، قالبها را میشکستند و البته قالب دارای نقش مورد نظر بود. استفاده از این روش در ایران به ندرت صورت میگرفت و از این روش بیشتر در چین و هند استفاده میشد. معمولا سکه را با چکش ضرب میزدند و طریقه ضرب اینگونه مسکوکات آسان بود. قرنها به این ترتیب عمل میکردند که ابتدا نقش پشت سکه را روی فلز مستحکمی که معمولا فولاد بود به طور معکوس و منفی حکاکی میکردند و آن را در وسط سندان کار میگذاشتند و به همان شیوه عینا نقش روی سکه را نیز در سر سنبهای از فولاد حکاکی میکردند. پس از تعیین آلیاژ مناسب و تهیه شمش، آنها را به قطعههایی با قطر و وزن لازم تبدیل کرده (که امروزه در صنعت ضرب سکه به آن پولک میگویند) و با نیروی چکش به صورت مسکوک درمیآوردند. این نوع سکهزدن ویژه کشور ما نبود و تقریبا در همه جای دنیا به همین شیوه عمل میشد.
بعدها به صورت بسیار ابتدایی از منگنهها استفاده میکردند و پس از سال 1561 میلادی با اختراع ماشین ضرب سکه در اروپا، سکههای استاندارد رواج یافت. بر اساس نوشتهها و مدارک موجود در ایران، در زمان صفویه نظم و ترتیب خاصی برای ضرب سکه وجود داشت و ضرابخانه، سازمان اداری گستردهای دارای مشاغل متنوع بود که تحت نظر معیرالممالک اداره میشد. عزل و نصب حکاکان، زرکشان، ضرابباشی، ضابطان، صنعتگران، کارکنان و کارمندان با وی بود و هیچ یک از عاملین دیگر حق دخالت نداشتند.
منبع: مجله دانشمند شماره 615 دی 1393
مجله دانشمند 615 تاریخچه سکه در دوران باستان تاریخ ایران باستان