داستان‌هایی کوتاه از فیزیکدان‌های مشهور دنیا

نویسنده / نویسندگان :  مجید محمدی
مترجم : 
کلید واژه :  داستان‌های کوتاه ـ فیزیکدان ـ فیزیکدان مشهور دنیا ـ زندگینامه‌ ـ علم و دانش ـ
چکیده :  مطالعه و بررسی داستان زندگی دانشمندان همواره جذاب و آموزنده است. همه ما تا به حال زندگینامه‌های زیادی که حاوی شرح حال بزرگان علم و دانش است را خوانده‌ایم.
منابع : 


مطالعه و بررسی داستان زندگی دانشمندان همواره جذاب و آموزنده است. همه ما تا به حال زندگینامه‌های زیادی که حاوی شرح حال بزرگان علم و دانش است را خوانده‌ایم. اگر این نوشته‌ها طولانی یا حاوی بحث‌های فنی باشند، بعید نیست که تا حدود زیادی خسته‌کننده خواهند شد. همه ما دوست داریم آنچه می‌خوانیم یا می‌شنویم کوتاه، جذاب و مفید باشد. در اینجا سعی داریم این سه اصل اساسی را رعایت کنیم و با هم مروری داشته باشیم به داستان‌هایی از فیزیکدان‌های معاصر جهان.  این داستان‌ها با اینکه کوتاه و خلاصه هستند اما حاوی مطالبی‌جالب و بعضا درخور ستایشند. امیدوارم از خواندن آنها لذت ببرید و لبخند رضایت بر صورتتان نقش ببندد. در این شماره دو داستان آورده  شده است و در دو شماره بعد داستان‌های دیگری عنوان خواهد شد.


این آخرین سیب‌زمینی بود که من وجین کردم!

"ارنست رادرفورد"1 که بیشتر به خاطر پژوهش‌ها و مطالعات تحسین‌برانگیزی که در خصوص تدوین نظریه و ساختار اتمی‌ انجام داده، مشهور است، در یکی از روستاهای نیوزلند متولد شد. او برای اینکه بتواند در فیزیک پیشرفت کند متقاعد شد که حتما باید به انگلستان برود و در یکی از دانشگاه‌های این کشور تحصیل کند؛ به همین دلیل اقدام به پذیرش بورس تحصیلی از دانشگاه کمبریج لندن کرد. اما این بورس تنها برای یک نفر در نظر گرفته شده بود و در کمال ناباوری "رادرفورد" نفر دوم شده بود.
بنابراین او با ناامیدی تمام به مزرعه محل تولدش بازگشت و به کار کشاورزی مشغول شد.
یک روز صبح که رادرفورد در حال وجین کردن سیب‌زمینی‌ها در مزرعه بود، پستچی نامه‌ای به او داد، مبنی بر اینکه برنده بورس تحصیلی کمبریج از دریافت آن منصرف شده و این بورس به رادرفورد تعلق گرفته است.
این خبر به قدری موجب شادی او شد که بیل خود را به زمین پرتاب کرد و با شادمانی فریاد زد:
"‌این آخرین سیب‌زمینی بود که من وجین کردم"
در عمل هم ارنست رادرفورد تا آخرین لحظه عمر خود دیگر هرگز کار کشاورزی یا باغبانی انجام نداد!



فیزیکدان پریشان و آشفته


"اروین شرودینگر"2 فیزیکدان برجسته اتریشی که همه او را به خاطر معادله مشهورش در مکانیک کوانتومی ‌می‌شناسند، یکی از سرشناس‌ترین بنیانگذاران فیزیک کوانتومی ‌است که خدمات و پژوهش‌هایش سهم جدا‌نشدنی و درخور ستایشی در تدوین و تکمیل کوانتوم دارد. شرودینگر در سال 1910 میلادی درجه دکترای فیزیک خود را از دانشگاه وین دریافت کرد. در زمان جنگ جهانی اول به عنوان افسر توپخانه به صحنه نبرد اعزام شد؛ اما او هرگز از کارش رضایت نداشت. در واقع در آن زمان افراد بر اساس تخصصی که داشتند در جنگ مسئولیت‌هایی متفاوتی دریافت می‌کردند، بنابراین شرودینگر تصمیم گرفت فیزیک را رها کند و به تحصیل و مطالعه فلسفه روی آورد. او خیلی زود دریافت که برای کسب یک شغل مناسب در زمینه فلسفه با مشکل مواجه خواهد شد. از این‌رو با بی‌میلی تمام قبول کرد که یک فیزیکدان باقی بماند. او یک فیزیکدان منزوی بود و تمایل چندانی به کار گروهی نداشت.


"پل دیراک"3 درباره او می‌گوید: "شرودینگر با آن کوله پشتی که روی کولش بود مثل آواره‌ها به نظر می‌رسید."



این موضوع طوری بود که یک بار زمانی که می‌خواست در یکی از هتل‌های بزرگ اقامت کند از ورود او به هتل جلوگیری به عمل آمد، زیرا مسئولان هتل نمی‌توانستند باور کنند که او یک استاد دانشگاه است!


منبع مجله دانشمند آذر 1393 شماره 614

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.