همگرایی کیمیاگری و طبع‌های عناصر در ایران باستان با فلسفه یین و یانگ در چین

نویسنده / نویسندگان :  علیرضا محمدپور شیرازی، حمیدرضا صفائی
مترجم : 
کلید واژه :  میاگری ـ طبع‌ عناصر ـ یین و یانگ ـ طلا و نقره ـ سرب و مس ـ کیمیاگر ـ گوگرد و جیوه
چکیده :  در زمان‌های گذشته عده‌ای‌ بر این باور بودند که همان‌طور که طبیعت می‌تواند خاک و آب را به گیاه و گیاه را به وسیله زنبور به موم و عسل تبدیل کند و همچنین قلع را در زیر زمین به نقره مبدل سازد؛ آنها نیز می‌توانند با الهام گرفتن از طبیعت و استفاده از تجربه‌ها و آزمایش‏ها همان کار طبیعت را در مدت زمانی کوتاه‌تر انجام دهند و فلزات پستی مانند سرب و مس را به فلزات با ارزشی نظیر طلا و نقره تبدیل کنند.
منابع : 


در زمان‌های گذشته عده‌ای‌ بر این باور بودند که همان‌طور که طبیعت می‌تواند خاک و آب را به گیاه و گیاه را به وسیله زنبور به موم و عسل تبدیل کند و همچنین قلع را در زیر زمین به نقره مبدل سازد؛ آنها نیز می‌توانند با الهام گرفتن از طبیعت و استفاده از تجربه‌ها و آزمایش‏ها همان کار طبیعت را در مدت زمانی کوتاه‌تر انجام دهند و فلزات پستی مانند سرب و مس را به فلزات با ارزشی نظیر طلا و نقره تبدیل کنند. آنها این علم را کیمیاگری و ماده‌ای‌که با آن کیمیاگری میسر می‌شد را کیمیا یا همان اکسیر نامیدند. این افراد به کیمیاگر شهرت داشتند.

   از کیمیاگران به نام دوران باستان جابر بن حیان1 بود که گفته‌های ناقص و رمز گونه‌ای ‌در این باب داشته که در این نوشته سعی در رمز‌گشایی از سخنان او در باب کیمیاگری داریم.


 جابر به هر فلز، طبعی خاص نسبت داده بود و عقیده داشت که این طبع در نتیجه  ترکیب نسبت مشخصی از گوگرد و جیوه حاصل شده است. 


به اعتقاد جابر قلع دارای چهار طبع است. ظاهر آن، سرد و تر و نرم و باطنش گرم و خشک و سخت است. پس هرگاه صفات ظاهر قلع به درون آن برده شود و صفات باطنی آن به بیرون آورده شود، ظاهرش خشک و در نتیجه قلع به آهن تبدیل می‌شود.


به عقیده او آهن از چهار طبع پدید آمده‌ است که از میان آنها دو طبع، یعنی حرارت و خشکی شدید به ظاهر آن اختصاص دارد و دو طبع دیگر یعنی برودت و رطوبت به باطن مربوط می‌شود. ظاهر آن، سخت و باطن آن نرم است. ظاهر هیچ جسمی‌ به سختی ظاهر آن نیست. همچنین نرمی ‌باطن آن به اندازه سختی ظاهرش است. از میان فلزات جیوه مانند آهن است. زیرا ظاهر آن آهن و باطن آن جیوه‌ است.


در مورد فلز طلا او عقیده داشت که ظاهر آن فلز گرم و تر و باطنش سرد و خشک است. پس جمیع فلزات را به این طبع می‏توان برگرداند، چون طبعی معتدل است.


جابر به مس طبع گرم و خشک نسبت داده بود. ولی اعتقاد داشت که خشکی آن از خشکی آهن کمتر است. زیرا طبع اصلی مس همچون طلا گرم و تر بوده‌ است، اما در آمدن خشکی بر آن، آن را فاسد کرده‌ است. لذا با از میان بردن خشکی، مس به طبع اولیه خود برمی‌گردد.


همان‌طور که گفته شد از نظر جابر جیوه سر منشا به وجود آمدن فلزات است. او عقیده داشت طبع ظاهری جیوه سرد و تر و نرم و طبع باطنی‌ آن گرم و خشک و سخت است. بنابراین ظاهر آن همان جیوه و باطنش آهن است. برای آن که بتوان جیوه را به اصل آن یعنی طلا برگرداند، ابتدا باید آن را به نقره تبدیل کرد.


جابر در مورد فلز نقره چنین می‌پنداشت که اصل نخست آن طلا است، ولی با غلبه طبایع برودت و یبوست، طلا به درون منتقل شده‌ است و در نتیجه ظاهر فلز، نقره و باطن آن طلا شده است. اگر بخواهیم آن را به اصلش یعنی طلا برگردانیم، باید برودت آن را به درون انتقال دهیم، تا حرارت آن آشکار شود. سپس خشکی آن را به درون منتقل کنیم؛ در نتیجه رطوبت آشکار و نقره تبدیل به طلا می‌شود.


واژه کلیدی که در نوشته‌های بالا وجود دارد طبع ظاهری و طبع درونی (باطنی) است.
منظور از طبع ظاهری، در واقع آن طبعی است که فلز دارد و طبع باطنی طبعی است که برای رسیدن به پایداری می‌تواند آن را داشته باشد. 


منظور جابر از طبع چیست؟
در فلسفه چینی نظریه‌ای‌ به نام یین- یانگ وجود دارد که بیان می‌کند تمام پدیده‌ها و موجودات اعم از زنده و غیرزنده دارای نسبت مشخصی از دو انرژی متضاد و در عین حال مکمل به نام‌های یین و یانگ هستند که می‌توانند به یکدیگر تبدیل شوند.
بر طبق این نظریه هیچ چیزی در عالم هستی وجود ندارد که تنها یکی از این دو انرژی را دارا باشد و به اصطلاح تک قطبی باشد.


در نظریه یین- یانگ، یین نماد سردی، تری، نرمی، تاریکی و یانگ نماد گرمی، خشکی، سختی، روشنایی است. پس می‌توان دیدگاه جابر را بر اساس این نظر فلسفی تفسیر کرد.


همان‌طور که در گفته‌های جابر مشاهده می‌شود، تمام فلزات به جز طلا دارای طبع باطنی هستند.


بر اساس گفته‌های جابر ظاهر طلا گرم (یانگ) و تر (یین) است. بنابراین بر طبق نظریه فلسفی یین- یانگ انرژی‌های ظاهری طلا ترکیب متعادلی از دو انرژی گفته شده است؛ پس این فلز، فلزی پایدار و متعادل است که به دلیل وجود این پایداری هیچ تمایلی به تغییر طبع یا همان تبدیل انرژی ندارد و این بدین‌معنی است که طبع باطنی نخواهد داشت.


بر اساس این تفسیر ظاهر نقره هم ترکیب متعادلی از یین و یانگ است. اما به دلیل وجود طبع خشکی در سطح آن، همان‌طور که جابر در مورد مس به آن اشاره کرده است، فاسد شده است. بنابراین نقره فلز متعادلی نیست و می‌تواند برای رسیدن به تعادل، تغییر طبع بدهد.

 سوالی‌ که اکنون در ذهن ما نقش می‌بندد اینکه: چرا جابر بر این عقیده بود که سر منشا تمامی ‌فلزات گوگرد و جیوه است؟‌
 باید بدانیم که از نظر جابر گوگرد دارای طبع گرم و خشک و سخت است و جیوه طبعی سرد و تر و نرم دارد. بنابراین گوگرد دارای یانگ غالب و جیوه دارای یین غالب است. پس فلزات الگویی از یین و یانگی هستند که در بطن گوگرد و جیوه وجود دارد و تفاوت نسبت ترکیبی آنها (گوگرد و جیوه) در ابتدای تشکیل فلز به تفاوت طبع و در نتیجه گوناگونی آن منجر می‌شود.

انرژی‌های یین و یانگ از چه خاصیت اتمی ‌به وجود می‌آیند؟ از کجا می‌توان فهمید کدام فلز طبع سرد دارد و کدام طبع گرم؟
پاسخ سوال اول: باید گفت در اتم‌ها فاصله خالی بین الکترون‌ها و هسته اتم بسیار زیاد است به گونه‌ای‌که اگر الکترون و هسته را به اندازه یک توپ فوتبال بزرگ کنیم  فضای خالی بین آنها حدود شش کیلومتر خواهد شد.


فیزیک نوین ثابت کرده است این فضا که از نظر ما خالی است، در حقیقت از ماده اثیری2 و ذرات گوناگونی3 پر شده است. ذراتی که به دلیل سرعت بالا (بالاتر از سرعت نور) و ارتعاش زیاد از دید ما پنهان مانده‌اند. 


خواص این ذرات باعث به وجود آمدن خصوصیاتی در اتم عناصر می‌شوند که قسمتی از آنها برای ما مشخص و قابل اندازه‌گیری است و قسمت بزرگی از آن برای ما مشخص نیست و نمودی در جهان‌های موازی4 با جهان ما دارد.


بنابراین می‌توان گفت در اساس این ذره‌های زیر اتمی ‌پنهان هستند که باعث به وجود آمدن انرژی‌های یین و یانگ نادیدنی می‌شوند.


پاسخ سوال دوم: همان‌طور که اشاره شد خصوصیاتی که ذرات اثیری ایجاد می‌کنند نمود کمی‌ در دنیای ما دارد و توسط حواس ما قابل درک نیستند، بنابراین چون گرمی‌ یا سردی یا همان یین و یانگ نمود زمینی ندارند، درک این که کدام فلز گرم و کدام سرد است برای ما امکان‌پذیر نیست.
 

پی نوشت:
1ـ در مورد تاریخ دقیق تولد و مرگ و محل تولد وی اختلاف نظر وجود دارد. به گفته برخی وی متولد سال ۱۰۰ هجری شمسی و برخی نیز او را متولد سال ۱۰۳ هجری شمسی دانسته اند.
2ـ ماده‌ای‌که ارتعاشات موجی و ذرهای‌ آن بسیار زیاد است تا حدی که نور را در بستر خود به حرکت در می‌آورند و به همین دلیل از دید ما پنهان است.
3ـ  در کتاب شبح درون اتم نوشته آیزاک آسیموف ذکر شده که تاکنون 35 ذره جدید به غیر از الکترون و پروتون کشف شده است که از جمله آنها نوترینو، مزون و غیره است.
4ـ نظریه جهان‌های موازی در فیزیک


منبع مجله دانشمند آذر 1393 شماره 614


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.