نویسنده / نویسندگان : | مهدی میرزائی |
مترجم : | |
کلید واژه : | شیرین کاری ـ زنبور عسل ـ رقص زنبورها ـ زندگی اجتماعی زنبور عسل |
چکیده : | شاید شما هم از آن دسته افرادی باشید که تا کلمه حشره را میشنوند، فقط یاد سوسک و ملخ و موریانه و کلا حشراتی میافتند که برای ما دردسر درست میکنند. |
منابع : |
شاید شما هم از آن دسته افرادی باشید که تا کلمه حشره را میشنوند، فقط یاد سوسک و ملخ و موریانه و کلا حشراتی میافتند که برای ما دردسر درست میکنند. انگار در ذهن بعضیها کلمه حشره معادل آفت است. اما حقیقت چیز دیگری است. هرچند بسیاری از آفتهای دامها و گیاهان، از گروه حشرات هستند ولی همه حشرات هم زیانبار نیستند. بسیاری از حشرات مفید و در خدمت طبیعت هستند. اگر به کفشدوزکها و یا زنبورعسل فکر کنیم، متوجه زیباییهای دنیای حشرات هم میشویم. در جهان ما، حشرات مفید بسیاری زندگی میکنند که یکی از آنها زنبور عسل است.
زنبورعسل یکی از حشراتی است که از هر نظر به آن نگاه کنید متوجه اهمیت آن میشوید. هم برای ما نوعی ماده غذایی بسیار مقوی یعنی عسل تولید میکند ـ که از خواص آن کم و بیش آگاهی داریم ـ و هم در طبیعت به عنوان یک حشره گردهافشان، گیاهان را بارور میکند تا جاییکه برخی از گیاهان فقط با این حشره بارور میشوند و بنابراین میتوان گفت این گیاهان، ادامه نسل خود را مدیون این حشره دوست داشتنی هستند. امروزه در صنعت کشاورزی، زنبورداری یکی از شاخههای مهم تولیدی محسوب میشود. در این صفحات دانشمند، نگاهی داریم به زندگی زنبورهای عسل.
از نگاه علم زیستشناسی، زنبورعسل گونههای مختلفی دارد. گونه بسیار معروف آن که به نام زنبورعسل اروپائی نامیده میشود، در منابع علمیبا نام Apis mellifera معروف است. در این اسم لاتین، کلمه Apis به معنی "زنبور"، mella به معنی "عسل" است و ferre در زبان لاتین، معنی "دارنده" و یا "تولیدکننده" را میدهد. با این حساب، نام علمی زنبورعسل، "زنبور تولیدکننده عسل" معنی میدهد. این نام را جناب کارل لینه، دانشمند مشهور سوئدی در سال 1758 میلادی روی آن گذاشته است. این دانشمند همه موجوداتی که تا آن زمان شناخته شده بود را طبقهبندی کرد و برایشان نام انتخاب کرد! طبق این طبقهبندی، زنبورعسل در سلسله جانوران، شاخه بندپایان، رده حشرات، راسته بال غشائیان، و خانواده زنبورها قرار میگیرد.
زنبور عسل که قدمتی برابر با 180 میلیون سال دارد، در ابتدا حشره بومی مناطقی از اروپا، و نیز آسیا و آفریقا بوده است. این حشره در سالهای اولیه دهه1600 میلادی، وارد آمریکای شمالی شد و بعد از آن در کل آمریکا گسترش پیدا کرد. قدمت این حشره تا حدی است که نقاشیهایی از آن، در مقابر فراعنه مصر و در یک غار در اسپانیا دیده شده است.
زنبورداری در ایران نیز سابقهای قدیمی دارد. در دوره هخامنشیان نگهداری زنبورعسل در ایران رواج داشته است و از عسل به عنوان یک ماده شیرین غذایی و دارویی استفاده میکردند، پیدا شدن دشنه مفرغی در لرستان منقش به شکل زنبورعسل و متعلق به 800 سال پیش از میلاد، نشانه قدمت آشنایی ایرانیان با این حشره مفید است. با پیشرفت پرورش زنبورعسل در اروپا و امریکا و با ورود کندوهای مدرن و ملکههای هیبرید (دو رگه) به کشور از سال 1335 به بعد، علاقهمندانی در نقاط مستعد برای تولید عسل در کشور به ایجاد واحدهای بزرگ صنعتی پرورش زنبورعسل توجه کردند. نگهداری زنبورعسل در اکثر مناطق خوش آب و هوای کشور زیاد بوده و هست. در بعضی از مناطق نگهداری کندوهای بومی مرسوم است ولی آمار سالهای اخیر نشان میدهد که کندوهای بومیکم شده و جای خود را به کندوهای مدرن داده است. درحال حاضر زنبورداری در کلیه مناطق ایران جز مناطق کویری کشور گسترش پیدا کرده است.
زنبورهای عسل مانند سایر حشرات، بدنی سه قسمتی شامل سر، سینه و شکم دارند. سینه آنها دارای سه بند، و شکمشان، ششبندی است. دارای سه جفت پای سینهای هستند و یک جفت شاخک دارند که به کار حواس بویایی و لامسه و شنوایی میآید. این حشرات مثل همه خویشاوندانشان دارای سه عدد چشم ساده به نام Ocelli و دو چشم مرکب هستند که از واحدهایی به نام Ommatidi ساخته شدهاند. حشرات، از جمله زنبور عسل دارای اسکلت خارجی یا همان کوتیکول هستند که عضلات بدن به آن میچسبند. یک لایه نازک مومیروی کوتیکول زنبور را پوشانده و از این رو بدن حشره ضد آب است.
زندگی اجتماعی
در اجتماع زنبورهای عسل سه نوع زنبور به طور مشخص دیده میشوند. ملکه، کارگرها و زنبورهای نر. هر کدام از این انواع زنبور (طبقه اجتماعی) با توجه به سن، دارای وظایف مشخصی هستند. در واقع در یک کندو تقسیم کار به خوبیانجام شده است. در مناطق آب و هوایی معتدل زنبورهای عسل به صورت کلونی زمستانگذرانی کرده و ملکه در اواخر زمستان و با بلند شدن طول روز تخم میگذارد. زنبور ملکه تنها زنبور ماده بارور است و نوزادانی که از تخم خارج میشوند جمعیت کندو را تشکیل میدهند. به جز یک مرحله کوتاه که ملکه برای جفتگیری با نرها از کندو خارج میشود و اقدام به پروازهای طولانی میکند و یا گاه در شرایطی که با چند زنبور کارگر برای تشکیل جمعیت جدیدی از کندو فرار میکند، در سایر موارد به ندرت کندو را ترک میکند. حجرههایی که قرار است ملکه در آن تخم بگذارد قبلا توسط زنبورهای کارگر ساخته میشود. تخمها به شکل رشته باریک سفیدرنگی در کف حجرههای بدون سرپوش گذاشته میشوند. پس از سه روز، لارو سفید کوچک و براقی از آن خارج میشود که همان نوزاد کرمیشکل زنبور است که تا یازده روز به همین شکل باقی مانده و توسط کارگرهای پرستار تغذیه میشوند.
پس از آن مرحله شفیرگی است که طول دوره آن بسته به طبقه اجتماعی زنبور متفاوت است. جالب است بدانید که تا روز نهم دوران نوزادی زنبور، حجرهها به صورت سرباز بوده و پس از آن کارگرها روی آنها را میپوشانند. بعد از خروج زنبورهای بالغ از شفیرهها، وظایف مختلفی بسته به سنشان بر عهده میگیرند. در ده روز اول زندگی زنبورهای کارگر، آنها مسئول تمیز کردن کندو و تغذیه لاروها هستند و پس از آن شروع به ساختن حجرهها با موم میکنند. در حدود 16 تا20 روزگی از زنبورهای مسنتر شهد گل و دانه گرده که به کندو آورده میشود را تحویل گرفته و در حجرهها ذخیره میکنند. بعد از 20 روزگی آماده ترک کندو برای جستجوی شهد هستند که این وظیفه تا آخر عمر تغییر نمیکند.
جمعیت یک کندوی سالم در اواسط تابستان تقریبا بین 40 تا 80 هزار زنبور است. جالب است که هم ملکه و هم زنبورهای کارگر در سه روز اول زندگی از ژل رویال تغذیه میکنند اما بعد از این مدت کارگرها از شهد گل و دانه گرده و یا عسل رقیق میخورند در حالیکه ملکه، تا آخر عمر از ژل رویال تغذیه میکند. سه یا چهار زنبورکارگر همیشه در کنار ملکه بوده و مسئول حفاظت و تغذیه ملکه با ژل رویال هستند. ژل رویال یک ماده بسیار مغذی است که حدود 70 درصد آن آب است و نیز دارای مواد پروتئینی و اسیدهای امینه مثل پرولین، لیزین و اسیدگلوتامیک و قندهای گلوکز، فروکتوز، سوکروز و نیز دارای آنزیمهای گلوکوزاکسیداز و اسید فسفاتاز میباشد. ملکه و کارگرها از نظر ژنتیکی هیچ تفاوتی با هم ندارند، ولی عمر ملکه تا پنج سال و کارگرها حداکثر شش ماه است. دلیل این تفاوت چیزی نیست جز تغذیه ملکه با ژل رویال.
ملکه در اجتماع زنبور نقش بسیار مهمیدارد؛ از تولید نسل و در واقع جمعیت زنبورها گرفته و مهمتر اینکه ملکه عامل وحدت اجتماع زنبورهاست، زیرا بقیه زنبورها از آن اطاعت میکنند. اگر در شرایطی ملکه پیر یا بیمار شود و یا بمیرد، جمعیت کندو به فکر جایگزین برای ملکه افتاده و برای همین کارگرهایی که مسئول رسیدگی به تغذیه نوزادان هستند به یکی از لاروها، به جای سه روز تا آخر دوره رشد، ژل رویال میدهند تا نوزاد تبدیل به ملکه جدیدی شود. گاه در شرایط خاصی و در مرحلهای از زندگی اجتماعی زنبورها، دو ملکه (ملکه جوان و ملکه قدیمی) همزمان در کندو حضور دارند. دلیل وجود دو ملکه همزمان مربوط به سطح فرمونهایی است که موجب یکپارچگی و هماهنگی فعالیتهای اجتماعی زنبورها میشود. پیدا شدن ملکه جدید همزمان با ملکه قبلی نوعی شورش و نابسامانی در جامعه زنبورهای عسل به دنبال خواهد داشت. در این شرایط اگر ملکه جوان در کشمکش با ملکه قدیمی شکست بخورد با تعدادی از کارگرها کندو را ترک کرده و جمعیت جدید را پایهگذاری میکند. اما اگر برنده این جدال ملکه جوان باشد، ملکه قدیمی محکوم به مرگ است و ملکه جوان امور جامعه را به دست خواهد گرفت.
زنبورهای کارگر از نظر جنسیت، مادههای نابارور هستند و بنابراین توانایی جفتگیری با نرها را ندارند. این زنبورها موم را که برای ساختن کندو ضروری است ترشح میکنند، کندو را تمیز و مرتب نگه میدارند، به پرورش نوزادان میپردازند، از کندو محافظت میکنند و به جمعآوری شهد و دانه گرده میپردازند.
نکته جالبیدر مورد نیش زدن زنبورها وجود دارد، زنبورهای کارگر فقط یکبار میتوانند از نیش خود استفاده کنند چرا که اندام نیش آنها دارای خارِ برگشته است که پس از نیش زدن، در بدن موجودی که نیش زده شده، باقی مانده و از بدن زنبور کنده میشود، بنابراین زنبور بهعلت پاره شدن شکم و خونریزی ناشی از آن میمیرد. در حالیکه زنبور ملکه تا چندین بار از نیشاش استفاده میکند.
رقص زنبورها
بشر برای اولین بار با مطالعه زندگی زنبورها در کندوهای شیشهای متوجه شد که زنبورهایی که از بیرون میآیند شروع به حرکات موزون میکنند. این بررسی در سال 1888 توسط دانشمندان حشرهشناس انجام شده است. محققان در سال 1945 با بررسی دقیقتر روی این موضوع متوجه شدند که دو نوع حرکت موزون در زنبورها وجود دارد. نوع اول رقص نیم دایرهای است که زنبور یک نیمدایره در جهت ساعتگرد و یک نیمدایره در جهت پادساعتگرد میچرخد و این حرکت را چندین بار تکرار میکند و نوع دوم، رقص دمجنبانکی است که در آن زنبور قسمت انتهایی شکم را به شدت میجنباند. در این رقصها جهت گلها و فاصله آنها تا کندو به دیگر زنبورهایی که مسئول جمعآوری شهد هستند، نشان داده میشود. در واقع زنبورها با رقص خود محل خورشید را نشان میدهند و جهت مسیری که زنبورهای شهد جمع کن، باید برای رسیدن به گل و آوردن شهد بروند را با توجه به محل خورشید برایشان مشخص میکنند. اگر فاصله شهد از کندو کمتر از 100 متر باشد زنبورها از رقص نیمدایرهای و اگر از صد متر بیشتر باشد از رقص دمجنبانکی استفاده میکنند. در صورتی که فاصله گلها از کندو بیشتر از صد متر باشد، تعداد جنباندن شکم در 15 ثانیه مسافت دقیق را مشخص میکند. مثلا اگر فاصله، 600 متر باشد زنبور در 15 ثانیه ده بار شکم خود را حرکت میدهد.
ادامه نوشتار را در شماره بعد بخوانید. ...
منبع مجله دانشمند آذر 1393 شماره 614