نویسنده / نویسندگان : | محسن کرمی |
مترجم : | |
کلید واژه : | |
چکیده : | "ریاضیات"، حتی نامش نیز مردان را در ذهن تداعی میکند، خشکی و سختی آن باعث ایجاد احساسی از جنس مردانه میشود. هنوز هم خیلیها ریاضیات را دانشی مردانه میدانند. آیا به راستی چنین است؟ |
منابع : |
مریم میرزاخانی استاد ۳۷ ساله دانشگاه استنفورد کالیفرنیا "مدال فیلدز" را از کنگره بینالمللی ریاضیات در سئول کره جنوبی دریافت کرد. این مدال هر چهار سال یک بار به حداکثر چهار نفر اهدا میشود، که باید در آغاز آن سال زیر ۴۰ سال سن داشته باشند، از آنجایی که مدال نوبل در زمینه ریاضیات اهدا نمیشود، عموما به مدال فیلدز که معتبرترین جایزه در زمینه ریاضیات است "مدال نوبل ریاضیات" میگویند. نکتهای که این پیروزی را برای خانم میرزاخانی (و بسیاری دیگر) شیرینتر میکند، این است که تمام ۵۲ مدالیست پیشین فیلدز در تاریخ ۷۸ ساله آن (از سال ۱۹۳۶) مَرد بودهاند.
میرزاخانی هندسه فضاهای مدولی را مطالعه میکند، او تعداد راههایی که یک پرتو نور میتواند یک حلقه بسته را در یک دنیای دو بعدی طی کند، توصیف کرد. شما برای پاسخ به این پرسش نمیتوانید در خانهتان بمانید، باید چگونگی هدایت تمام کائنات را درک کنید. میرزاخانی به ریاضیدانان راههای نوینی برای هدایت این فضاها نشان داد.
مریم میرزاخانی اولین بار توجهات بینالمللی را در سال 1373 به عنوان یک دانشآموز دبیرستانی به خود جلب کرد، زمانی که او اولین دانش آموز ایرانی بود که امتیاز کامل را در المپیاد بینالمللی ریاضیات به دست آورد.
اینگرید دوبیشی، رئیس اتحادیه بینالمللی ریاضیات که برگزیدگان مدال فیلدز
را انتخاب میکند درباره مریم میرزاخانی چنین میگوید: "او در ایران بسیار
شناخته شده بوده و الگوی دانشآموزان دختر جوانتر است، خودم به عنوان یک
زن میتوان بگویم که بسیار شگفتانگیز است که میبینم او برنده شده است."
دوبیشی افزود: "او به این واقعیت که هیچ زنی تاکنون هرگز برنده این مدال
نشده بود، پایان داد." او همچنین گفت که در آینده دیگر آگاهی از اینکه یک
زن بالاترین جایزه ریاضیات را ببرد عجیب نخواهد بود.
سه برنده دیگر یکی "آرتور آویلا" برزیلی از دانشگاه دنی دیدرو پاریس فرانسه است که چگونگی گشایش سیستمهای آشوبناک را تحت قوانین مشخص مطالعه میکند. دیگری "منجول بارگاوا"، یک متخصص نظریه اعداد در دانشگاه پرینستون و آخری نیز "مارتین هایرر"، متخصص معادلات دیفرانسیل جزئی از دانشگاه وارویک بریتانیا است.
در زمانی که وی در ایران بود در دانشگاه صنعتی شریف تحصیل میکرد و برای
ادامه تحصیل در مقطع دکترا به دانشگاه هاروارد رفت. پیش از دانشگاه
استنفورد نیز استاد دانشگاه پرینستون بود.
البته مدال فیلدز تنها جایزهای نیست که خانم میرزاخانی به دست آوردهاند و تا پیش از این نیز کارنامه ایشان بسیار درخشنده بود.
کسب جایزه بلومنتال در سال ۲۰۰۹ که هر چهار سال یک بار از طرف انجمن ریاضیات ایالات متحده به کسانی که در رشته ریاضیات محض مشارکت قابل توجهی داشتهاند، اهدا میشد.
کسب جایزه تحقیقاتی کلی در سال ۲۰۱۴ که سالانه از طرف موسسه ریاضی کلی به منظور تقدیر از دستاوردهای ریاضیدانان به آنها اهدا میشود.
حضور در فهرست ده نفر برگزیده ماهنامه پاپیولار ساینس در سال ۲۰۰۵ که هر ساله ده دانشمند برگزیده سال را معرفی میکند.
این فهرست که "بریالنت ۱۰" خوانده میشود به باهوشترین پژوهشگران سال اختصاص مییابد که پیشرفتهای قابل توجهی در زمینه ی تحقیقاتی خود داشته باشند.
و در نهایت مدال فیلدز که بالاترین موفقیتی است که یک ریاضیدان میتواند در طول زندگی خود به دست آورد.
بگذارید از حادثهای که در سال ۱۳۷۶ روی داد سخن را آغاز کنم:
در آن سال اتوبوس حامل دانشجویان ریاضی شرکتکننده در بیست و دومین دوره
مسابقات ریاضی دانشجویی که از اهواز محل برگزاری مسابقه به سمت تهران در
حرکت بود به دره سقوط کرد و هفت تن از دانشجویان نخبه ریاضی کشور که اغلب
از برگزیدگان المپیادهای ملی و بینالمللی بودند، جان باختند و مریم
میرزاخانی از جمله دانشجوهایی بود که خوشبختانه جان سالم به در برد. درست
است. این حادثهای بود که برای هر کسی میتوانست اتفاق بیفتد. اما بحث چیز
دیگری است...
درست است که در آن حادثه مریم میرزاخانی را از دست ندادیم، ولی آیا واقعا او را از دست ندادیم؟!
آیا واقعا کسی را که سالم مانده بود قدر دانستیم؟
چرا باید دید که جشن پیروزی فرزندان این خاک در بیرون از آن برپا شود و ما تنها بینندگانی از پشت شیشه باشیم!
چرا نباید شرایط را برای برگشتن و ماندن و نرفتن این چنین گنجینههایی فراهم کنیم؟
تیتر جلد شهریور ماه 1373 این بود "آنها که در المپیاد نشان طلا گرفتند..." و جالبه که مصاحبه انجام شده در آن سال با افتخارآفرینان ایرانی در المپیاد ریاضی بود که یکی از آنها، مریم میرزاخانی بود. در آن سال نیز از اینکه دختران ایرانی در این عرصه به رقابت بینالمللی پرداخته بودند همه متعجب بودند. وی در گوشهای از مصاحبه آن سال چنین گفته بود:
-بسیار علاقهمند به این رشته هستم و از حل کردن مسائل ریاضی لذت میبرم. همیشه در مدرسه علاقهام به ریاضی بیش از سایر دروس بود است و گرایش به این رشته را از قبل (از دوم راهنمایی) در خود احساس میکردم. در واقع میخواهم این نکته را بیان کنم که شوق و اشتیاق من به رشتههای ریاضی ناشی از وجود المپیاد جهانی ریاضی و شرکت در آن نبوده است...
منبع مجله دانشمند شماره 612 مهر 1393